لیلا جعفری: کتیبهها و مهرهای به جامانده از باستان، امروزه اسناد ارزشمندی محسوب میشوند. ارزش این اسناد نه تنها از نظر علم باستانشناسی مورد اهمیت هستند که از نظر حقوقی نیز به عنوان ریشه و اصالت درنظر گرفته میشوند. شاید این پرسش مطرح شود که چنین قوانینی و پیدا کردن آنان در جهان امروز که قوانین با زندگی روز بشر دچار تغییر شده است، چه ضرورتی میتواند داشته باشد، ولی میتوان در پاسخ گفت، بررسی اصالت در هر مقوله میتواند اعتبار دو چندانی به اهمیت آن مقوله ببخشد.
در این شماره از حامیعدالت به معرفی و بررسی قانوننامههایی پرداختهایم که از گذشتههای بسیار دور و حتی دوران پیش از تاریخ در ایران و برخی از نقاط جهان به جا مانده است.
لیلا مکوندی، دکتری باستانشناسی در این بررسی ما را یاری کرده است. این بانوی پژوهشگر بر متون و کتیبههای به جا مانده از تاریخ کهن مطالعه جدی داشته است. وی عضو هیئت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه کاشان نیز هست. حوزه تخصصی مکوندی، مهر و بایگانیهای اداری است که بیشتر نیز بر دوره هخامنشی و البته حوزه تخصصی دوره تاریخی عیلام و هخامنشی تمرکز دارد.
در گفتوگویی تخصصی با این بانوی فرهیخته به نکاتی شنیدنی دست یافتهایم. با هم گفتوگوی حامیعدالت را با دکتر لیلا مکوندی، دربارهی قانوننامههای باستانی میخوانیم.
وقتی سخن از کتیبه و آثار حقوقی به جا مانده از باستان سخن به میان میآید، تصویر منشور کوروش و چنین آثاری در ذهن تداعی میشود. آیا اسناد حقوقی که میخواهیم دربارهشان حرف بزنیم به همین موارد محدود بسنده میشود؟
اسناد حقوقی که در کتیبهها و الواح میخی ثبت شده اند، به تعداد زیادی وجود دارند. شاید بیش از صدهزار سند در این زمینه داشته باشیم که البته در فرمهای مختلفی نیز وجود دارند.
مربوط به کدام نقاط هستند؟
عمده این اسناد از بینالنهرین یا عراق امروزی به دست آمدهاند، در کنار آنها نیز از حوزه عیلام یا عیلامیها در جنوب غربی ایران در خوزستان و فارس به دست آمدهاند و همینطور بخشی از این اسناد هم از ترکیه امروزی یا آسیای صغیر مربوط به تمدن هیتی و میتانی در هزاره دوم قبل از میلاد است.
قدمت این اسناد در سرزمین ایران چگونه است؟
این اسناد قدیمیترین اسنادی هستند که قوانین حقوقی در آنها ثبت و ضبط شده است و به اشکال مختلفی نیز وجود و یا کاربرد داشتهاند. میتوانیم درباره هر کدام از آنها صحبتی داشته باشیم. نکته مهم درباره این اسناد این است که منطقهای هستند و جامع و فراگیر نیستند.
به چه معنی؟
وقتی درباره قوانین حقوقی امروزی صحبت میکنیم، با قوانین بینالملل یا فرمهای جهانشمولتری رو به رو هستیم. اما قوانین و اسناد حقوقی که به خطوط میخی نوشته شدهاند منطقهای است و میتواند دوره به دوره با رویکرد هر دوره تغییر کرده و نظرهای گروه خاصی به آنها اعمال شود. حتی این قوانین میتوانسته در بازههای کوتاهمدت وضع شده و تغییر کند. محتوای آنها ثابت نیست و در طول زمان، کوچکترین تغییرات فکری و سیاسی بر نوع و ماهیت و کاربرد آنها در امور روزمره زندگی مردمان آن جامعه تاثیر میگذاشته است.
بنابراین با نگاه جهانشمول و کامل به این قوانین نگاه نشده است بلکه نگاه منطقهای به این قوانین صورت گرفته است. ما حتی در یک دوره مانند هخامنشی میدانیم که قوانین حقوقی در هر منطقه و ساتراپی با قوانین و حقوقی در منطقه و ساتراپی دیگری متفاوت بوده است؛ یا حتی اگر جزئیتر به مسئله نگاه کنیم، در جنوب بینالنهرین که به سرزمین بابل معروف است و شهرهای متعددی را در آن قسمت داریم ممکن بوده است که برخی از قوانین در یک شهر اجرا شود و در شهری دیگر همان قوانین به صورتی دیگر اجرا شود.
این تغییر در قوانین، مطالعات باستانشناسی و یافتههای حقوقی را دچار اشکال نمیکند؟
این یک نکته مهمی است که مطالعات اسناد حقوقی در کتیبههای میخی را با چالشهای خاص خودش مواجه میکند، اما با این وجود خوشبختانه تا به امروز دهها کتاب در این زمینه نوشته شده و همینطور صدها مقاله به اشکال مختلف دربارهی خوانش یا تحلیل قوانین حقوقی و کاربرد آنها نوشته شده است. پروژههای دانشجویی متعددی در سراسر دنیا بر روی این اسناد انجام شده و برخی از آنها هنوز در حال انجام است و روز به روز دانش ما را نسبت به این اسناد بیشتر هم میکند.
در رابطه با اسناد حقوقی و قانوننامهها توضیح دهید.
در یک تقسیمبندی، متون میخی به جای مانده حقوقی را میتوان به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول که به عنوان قانوننامه شناخته میشوند بندها و تبصرههای قانونی هستند، مانند: قانوننامه حمورابی. قوانین مربوط به خانواده، مالکیت، تجارت و… در قانوننامهها آمده است. گروه دوم متون میخی که پژوهشگران مورد مطالعه قرار میدهند و تعداد آنها به هزاران متن میرسد، شامل قراردادهای حقوقی مختلف هستند. بندهای قانونی که در قانوننامهها آمده در زندگی روزمره بر حسب مورد و ضرورت استفاده میشده است. به طور مثال در یک متن قانونی مربوط به ازدواج، که سندی قانونی محسوب میشود، از خاندان داماد و خاندان عروس نام برده شده و اینکه عروس چه پشتوانهای دارد که به زبان امروزی به آن جهیزیه میگوییم. وظایف داماد نیز در چنین متونی قید شده است. حتی برخی از افراد به عنوان شاهد آن متن قانونی را تایید و امضا کردهاند و مهر نیز شده است.
چه جالب، حتی شاهد و امضا نیز پای سند وجود دارد! اسناد دیگر چگونه است؟
به عنوان نمونهای دیگر در سندی قانونی مربوط به مالکیت خرید یک زمین در آن گفته شده که نام خریدار و فروشنده چیست و متراژ زمین چه اندازه بوده و بنا به چه ماده قانونی به شخص خریدار فروخته شده است. جزئیات مربوط به این موضوع نوشته شده و در آخر نیز توسط شاهدان امضا شده است. در موارد دیگری مربوط به ارث و فرزندخواندگی و … تمام موارد دستهبندی شده است. در این زمینه کتابهایی منتشر شده که اسناد خاصی دربارهی حقوق فرزند و یا فرزندان را مورد بررسی قرار داده است.
نکته دیگری که شاید بیان آن جالب باشد این است که ما در یک سری از متون که در اصطلاح واژهنامه نام دارند، کلمات با معانی آنها ثبت شده که برخی از آنها مربوط به کلمات و اصطلاحات حقوقی است.
درواقع فرهنگنامههایی حقوقی نوشته میشده که مانند دیکشنری امروزی کاربرد داشته است؟
گروهی از این متون واژهنامهها مربوط به متون قانونی است و در آن کتیبهها دقیقا مشابه با دیکشنری، اصطلاحات حقوقی و قانونی نوشته شده را معرفی کرده و نه تنها توضیحات مربوط به آنها را ارائه کرده که حتی کاربرد و محل کاربرد آنها را نیز آورده است. تعداد کمی از این واژهنامهها مربوط به متون حقوقی از بینالنهرین به دست آمده است. اینطور که پیداست در مواقع نیاز و ضرورت، به این اسناد مراجعه میکردهاند و با یادداشتبرداری از محتوای آنها، نکات لازم را مورد استفاده قرار میدادهاند.
درباره خط به کار رفته در متون حقوقی توضیح دهید.
اسناد از زمانی که خط میخی مورد استفاده قرار میگیرد، یعنی از حدود ۲۶۰۰ قبل از میلاد به بعد، به شکل کاملتر و جامعتر و متنوعتری شکل گرفته است.
دلیل این تنوع به خاطر خط میخی چیست؟
به این دلیل که خط میخی گرامر و دستور زبان دارد و به طور کامل یک خط به حساب میآید. از طریق آن میتوانستهاند اسناد مختلف را بنویسند در صورتی که خط اولیهای که در ۳۳۰۰- ۳۴۰۰ قبل از میلاد (حدود ۵ هزار و پانصد سال قبل) ابداع میشود گرامر نداشته و شامل یک سری از نمادهای قراردادی بوده است؛ به این ترتیب قابلیتهای نوشتن جملات طولانی و بحث و توضیح مسائل و قوانین حقوقی را نداشته، اما با ابداع خط میخی این تبیین و توضیح بیشتر در قالب جملهبندیها اتفاق میافتد.
برای پیدایش این متون متنوع چه تاریخی میتوان در نظر گرفت؟
برای این که دربارهی متنهای حقوقی صحبت کنیم، که میشود گفت تقریبا از ۲۳۵۰ قبل از میلاد دارای تنوع و انواع مختلف آنها هستیم، و اسنادشان نیز موجود است، باید یک معرفی کلی داشته باشیم تا ببینیم این اسناد چه بوده و چه اطلاعاتی در آنها نوشته میشده و چگونه مورد استفاده قرار میگرفتهاند.
تقسیمبندی این اسناد چگونه است؟
همانطور که اشاره شد، پژوهشگران به شکل کلی این اسناد را به دو گروه تقسیم میکنند. به گروه نخست این تقسیمبندی متون قانوننامه یا اصطلاحا متون قانونی میگویند. این اسناد متون قانونی یا قانوننامهها مجموعهای از کتیبهها یا اسناد هستند که بر روی آنها قوانین نوشته شده و دارای بندهای قانونی هستند و تبصرهها در ذیل آنها ذکر شده است.
درباره قانوننامه حمورابی که اشاره کردید، پیشتر نیز در حامی عدالت به آن پرداختهایم. آیا قدیمیترین قانوننامه در جهان این سند است؟
از معروفترین قانوننامهها، میتوان به قانوننامه حمورابی اشاره کرد. تقریبا همگان دست کم نامی از قانوننامه حمورابی شنیدهاند به ویژه که از آن در کتابهای درسی مدارس نیز نام برده شده است. در این باره بهتر است یادآوری کنم که در کتابهای درسی گفته شده است، حمورابی نخستین متن قانونی جهان به شمار میآید که البته این درست نیست. میتوان گفت قانون حمورابی جامعترین و کاملترین متن حقوقی به شمار میرود ولی قدیمیترین آنها نیست.
بنابراین قدیمیترین قانوننامه یا متن قانونی جهان کدام است؟
بر اساس تعدادی از متون قانونی که توسط زبانشناسان متخصص در حوزه خطوط میخی به دست آشورشناسان خوانده شده است میشود گفت که قدیمیترین متن حقوقی که داریم مربوط به سلسله سوم سومر است. این قانوننامه با نام قانوننامه اورکگین که مربوط به یکی از شاهان این سلسه است از دولتشهر لاگاش، که تقریبا مربوط است به حدود ۲۳۸۰ تا ۲۳۶۰ قبل از میلاد یعنی زمانی در حدود ۵۳۸۰ یا ۵۴۰۰ سال قبل به دست آمده است. این سند متن قانوننامهای است که خیلی هم کوتاه است و دارای پنج بند قانونی و مجموعهای از تبصرههاست.
این قانوننامهی اورکگین مهمترین قانوننامه باستانی نیز محسوب میشود؟
یکی از مهمترین متون قانوننامه که شناخته شده و خوانده شده، قانوننامهای است که البته مشخص نیست که دقیقا مربوط به کدام پادشاه است ولی برخی از پژوهشگران معتقد هستند که مربوط به یکی از شاهان سلسه سوم اور است. برخی آن را به اورنمو نسبت دادهاند و برخی هم آن را به شولگی یعنی جانشین اورنمو نسبت دادهاند. این متن در یک بازه زمانی در حدود ۲۱۰۰ تا ۲۰۵۰ قبل از میلاد، یعنی ۴۰۵۰ تا ۴۱۰۰ سال قبل، تاریخگذاری شده و مربوط به سلسه سوم اور است. این سند نیز دارای چندین بند قانونی و چندین تبصره است که بیشتر مربوط به حقوق بردهها و فرزندخواندگی و مسائلی از این قبیل است. متون قانوننامه دیگری نیز داریم که مربوط به شهرهای دیگری مثل ایسین یا اشنونا در بینالنهرین است.
این قانوننامهها بهویژه قانوننامه حمورابی که بیشتر از آن نام برده میشود، در گذر زمان دچار تغییر نشدهاند؟
جامعترین متن قانوننامه یعنی قانوننامه متن حمورابی، تقریبا بین سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۷۵۰ قبل از میلاد این قانوننامه کامل شده و شامل ۲۸۲ ماده قانونی است. حمورابی به مناسبت اتمام این قانوننامه دستور میدهد که سنگی یادمانی ساخته شود و تمام این مادهها و بندهای قانونی و تبصرههای ذیل آنها را بر روی آن بنویسند. به این ترتیب قانوننامه جامعی که کلیه مسائل روز آن دوره را پوشش میداده پدید میآید که به لوح حمورابی نیز معروف است. شاید جالب باشد بدانید که این لوح حمورابی که در بابل نوشته شده بعدا در شوش به دست آمده است. این موضوع نشاندهنده نکته مهمی است که نشان میدهد که این لوح در سال ۱۱۰۰ قبل از میلاد وقتی شاه ایلام یعنی شوتروک- ناهونته به بینالنهرین حمله میکند و بابل را تصرف میکند، یک سری از آثار مهم بابلی را از معبد بابل با خود به شوش میآورد که یکی از آنها همین قانوننامه حمورابی بوده است. او دستور میدهد که قسمت پایین قانوننامه و چهار بند آخرش را پاک کنند و کتیبهای از خودش در آن جای دهند. البته بعدها این قانوننامه با کاوشهایی که فرانسویها در شوش انجام میدهند در اوایل قرن بیستم به دست آمده است. این نکته را نیز اضافه کنم که خوشبختانه ما آن چهاربندی را که شوتروک- ناهونته از حمورابی پاک کرد را هم در اختیار داریم زیرا پیش از پاک کردن آن چهار بند، از روی قانوننامه حمورابی رونویسیهای متعددی انجام شده بوده که در کتیبههای گلی در معابد مختلفی نگهداری میشده است. این کتیبهها احتمالا برای امور حقوقی استفاده میشده است. بر اساس آنها این چهار ماده قانونی موجود است.
از قانوننامههای دیگر بگویید.
بعد از قانوننامه حمورابی قانوننامههای دیگری مانند قوانین آشوری در اختیار داریم مانند دوره آشور نو در بازه سالهای ۱۲۰۰ تا ۱۰۰۰ قبل از میلاد. اینها مجموعهای هستند از قوانین نوشته شده و یا قوانین دیگری که در بابل در هزاره اول قبل از میلاد نوشته شده است. در کنار اینها یک سری قوانین را نیز داریم که در اسناد عیلامی شناسایی شده است. از آنجا که قانوننامههای آنها به دست نیامده، نمیتوانیم بگوییم که مربوط به کدام قانوننامه است و تنها به صورت تک بند قانونی موجود هستند.
قانون مربوط به هیتیها که گفتیم در آسیای صغیر ترکیه امروزی بودند هم از قانوننامههای خود در نیمههای هزاره دوم قبل از میلاد به دست آمده است. تا به اینجا مروری داشتیم بر اسناد حقوقی گروه اول، یعنی گروه قانوننامهها.
همانطور که اشاره کردید تا به اینجا مروری داشتیم بر قانوننامهها، اکنون گفتوگو را در ارتباط با اسناد گروه دوم ادامه دهیم.
میشود گفت گروه دوم اسناد حقوقی متنهایی هستند که این بندهای قانونی در آنها مورد استفاده قرار گرفته و شامل طیف گستردهای از مدارک مختلف هستند. این گروه گاه از بایگانیهای اداری مختلف در محدودهای که اشاره کردیم یعنی عیلام، بینالنهرین، آسیای صغیر در دورهای مانند دوره هخامنشی، از ایران نیز فراتر رفته و حتی تا مصر و افغانستان هم پیش رفته است. بنابراین ما با طیف گستردهای از اسناد رو به رو هستیم. اگر تعداد متون قانوننامهای یعنی تعداد اسنادی که مربوط به قانوننامههاست کم و محدود است، اما در مقابل دهها هزار سند میخی وجود دارد که روی آنها این قوانین درج شده است. پژوهشگران این اسناد میخی را برای مطالعه به دستهبندیهای ریزتری تقسیم کردهاند تا جایی که بسیاری از پژوهشگران تنها متخصص یک بخش هستند.
این تقسیمبندیها تقسیمبندی قراردادی است و ما برای روشن شدن موضوع، تنها نگاهی کلی به آنها خواهیم داشت.
نکات بارز در این قانوننامهها چیست؟
نکته نخست این که در متون قانوننامهها بر اساس جایگاه و طبقهبندیهای اجتماعی زمان خود، قوانینی را برای طبقات مختلف اجتماع در نظر میگرفتهاند. برای مثال در یک بند حقوقی، درباره ازدواج توضیح داده شده است. حال اگر این ازدواج در طبقه بالای اجتماع باشد دارای یک سری شاخصها و تبصرههای خاص است و اگر در طبقه متوسط جامعه باشد نیز یک سری شاخصهای دیگر دارد. اگر در طبقه پایین جامعه که شامل بردهها، اسرای جنگی و اقشاری از این دست بودهاند نیز باشد، ویژگیهای خاص دیگری خواهد داشت. حتی درباره ارثیه و فرزند و … نیز همین طبقهبندی اجتماعی در نظر گرفته میشده است. در این بین یک سری از قوانین نیز عامتر و کلیتر است.
امروزه بر اساس نوع اسنادی که در کاوشهای متعدد باستانشناسی به دست آمده و آشورشناسان در طول حداقل صد و پنجاه سال اخیر توانستهاند بخوانند، یک طبقهبندی برای کاربرد این اسناد و قوانین حقوقی ارائه کردهاند.
این طبقهبندی اسناد چگونه است؟
این قوانین را به صورت تیتروار میتوان نام برد. یکی از آنها قوانین معابد است که در آن به نکات مختلفی مربوط به معبد اشاره شده است. برای مورد دیگر میتوان به قوانین مالکیت اشاره کرد که به طور عمده بحث املاک را مد نظر قرار داده است. اسناد زیادی از دورههای مختلف درباره این قانون مالکیت املاک که شامل خرید و فروش زمینها و حتی قوانین مربوط به اجاره دادن زمینها است را در اختیار داریم.
در مصاحبههای پیشین به قوانین بانکی درج شده در باستان نیز اشاره شده است. آیا در این طبقهبندی به قوانین بانکی نیز اشاره شده است؟
مجموعهای از قوانین را نیز در اختیار داریم که میتوان آنها را به عنوان قوانین بانکی در نظر گرفت. که شامل قرض یا وام گرفتن است و هر چه به سمت جدیدتر مانند دوره بابل نو و هخامنشی میآییم بر حجم آنها افزوده میشود. مثلا در دوره هخامنشی حدود ۴ هزار لوح گلی بایگانی مربوط به خانوادهای در بابل به دست آمده است. این خانواده که نامشان اگیبی بوده، در زمینه املاک فعالیت داشتهاند؛ به این معنی که زمین اجاره میداده و وام نیز پرداخت میکردهاند. قوانین مختلفی که در اسناد مربوط به فعالیت آنان وجود دارد به ثبت رسیده است.
گروه دیگر قوانین مربوط به تجارت است. قوانین مربوط به استخدام نیروهای کار میتوانسته به شکل نیروهای کارمندی یا کارگری باشد یا حتی مربوط به استخدام کردن اسرای جنگی یا بردهها که هر کدام قوانین و مقررات خاص خودشان را داشته و اسناد هر کدام نیز موجود است.
به جز تجارت و خرید و فروش و اجاره زمین، مورد دیگری در این طبقهبندی جای میگیرد؟
گروه دیگر قوانین مربوط به خانواده است که این قوانین خانواده، خود شامل طیف وسیعی است. اسناد حقوقی مربوط به ازدواج، طلاق، فرزندآوری، بیوهشدن، فرزندخواندگی، ارث و میراث، و .. جزو همین طیف بوده و در زمره اسناد مربوط به متون حقوقی خانواده قرار میگیرد. تعداد زیادی از این اسناد هماکنون موجود است.
گروه دیگر متون در زمینه حقوقی- قضایی به شمار میروند که مربوط به مجازاتهای انواع مختلف تخلف و سرپیچی از قوانین ذکر شده در این اسناد حقوقی هستند.
میشود اشارهای به اساس شکلگیری این قوانین داشته باشید؟
اگر درباره این مسئله که چگونه قراردادها و قوانین حقوقی شکل گرفته است، بخواهیم صحبت کنیم باید کمی به گذشته دورتر و زمانی به احتمال زیاد در دوره نوسنگی یعنی ۹هزار سال قبل از میلاد و به عبارتی ۱۱هزار سال پیش نگاهی داشته باشیم. این بازه زمانی در برخی از مناطق ممکن است کمی عقبتر یا جلوتر نیز باشد. زمانی که تخمین زده شده، حدودی است.
زمانی که بشر به دشتها میآید و به سمت زندگی مبتنی بر کشاورزی و دامداری حرکت میکند و به مرور روستاها شکل میگیرد و کمکم خصلت مالکیتطلبی یا حس مالکیت در بشر ایجاد میشود، احتمال میرود که یک سری از قراردادها یا قوانین حقوقی نیز شکل گرفته باشد. شاید به دلیل اینکه در آن زمان نگارش و کتابت وجود نداشته انتقال و بیان این قوانین به شکل شفاهی صورت میگرفته است. به دلیل همین شفاهی بودن ما نمیتوانیم دربارهی ماهیت این نوع قوانین یا قراردادها صحبت کنیم.
پس بر اساس چه دیدگاهی میتوان گفت که این قوانین وجود داشته و به صورت شفاهی به کار میرفته است؟
بر اساس مهرها و اثرمهرهایی که در این دوره در مناطق مختلفی که مورد کاوش باستانشناسی قرار گرفته میتوان این نظر را داد. به طور مثال در حوزه ایران از محوطههای چغامیش، چغابنوط در خوزستان، تله با کون در فارس، محوطه سیلک در کاشان و خیلی از محوطههای دیگری که بتوانیم معرفی کنیم از هزاره هفتم، ششم و پنجم قبل از میلاد، این نوع مهرها و اثرمهرها دیده میشوند.
در گفتوگویی دکتر علیرضا سرداری به طور مفصل به مبحث مهرها پرداختند ولی در این گفتو گو میتوانیم از آنها به عنوان نمادی برای وجود قانون اشاره کنیم.
مهر به عنوان یک نماد هویتی شکل گرفته و ابداع شده است. افراد از این مهرها استفادههای حقوقی نیز داشتهاند. به طور مثال کالاهایی را که برای تجارت از یک نقطه به نقطه دیگر جا به جا میشده است مهر میکردهاند. در تلباکون سازه بزرگی وجود دارد که مربوط به هزاره پنجم پیش از میلاد است. به نظر میآید این سازه به عنوان مرکزی برای انبار و نگهداری کالاهای مختلف مورد استفاده قرار میگرفته است.
به نظر میآید افرادی که کالاهای خود را در آنجا قرار میدادهاند و یا با هم تبادل میکردهاند، کالاهای خود را مهر نیز میکردهاند و درواقع با این کار باری حقوقی به کالاهای خود میدادهاند تا مشخص باشد متعلق به کیست.
اگر بخواهیم در این رابطه صحبت کنیم بحث مفصلی را میطلبد که در این مجال نمیگنجد ولی این موارد به عنوان نشانهای از شکلگیری قوانین حقوقی یا قرارداهای حقوقی اولیه به شمار میرود، ولو این که همانطور که گفته شد، شفاهی بوده و مکتوب نباشند. تاکید میکنم که تنها بر اساس ردی که از مهرها و اثرمهرها و توکنها به دست آمده است میتوانیم به وجود این قوانین شفاهی اذعان کنیم ولی مکتوب نشدهاند.
در ادامه طبقهبندی اسناد حقوقی که تا حقوق جزایی و قضایی پیش رفتیم، مورد دیگری را نیز میتوان درنظر گرفت؟
کمی که جلوتر برویم با ابداع نگارش در حدود ۳۴۰۰ سال قبل از میلاد در بینالنهرین توسط سومریها و در جنوب غربی ایران توسط عیلامیها ما اسنادی را داریم که به عنوان اسناد شمارشی یا اسناد خط تصویری اولیه یا اصطلاحا آغاز عیلامی نام دارند. در این زمان کمکم وارد کاربرد دیدگاههای مختلف درباره ثبت و ضبط مدارک میشویم که بخشی از آنها اسناد و مدارک حقوقیست.