حامی عدالت: قنات جایی که زندگی میبخشد، برای همگان است و لازمه استفاده از آن پیروی از حقوقی خاص. این را هخامنشیان که به گفته یکی از باستان شناسان ، نخستین حفرکنندگان قنات در جهان بودهاند، خوب میدانستهاند؛ از همین رو بوده که «پنگان» یا فنجان امروزی را برای اندازهگیری عادلانه در تقسیم آب مورد استفاده قرار دادهاند.
قدیمیترین پنگان که امروز انواع قدیمی آن در موزهها نگهداری میشود و امروزه هنوز در قنات گناباد موجود است، مربوط میشود به دوران صفویه.
چگونگی استفاده از این واحد اندازهگیری آب به دست پیشینیان ایرانی، کارکرد آن، آشنایی با قنات باستانی گناباد، قوانین و حقوق حاکم بر آن که به گذشته کهن کشور مربوط میشود ما را بر آن داشت تا با باستانشناسی که عمری را در راه شناخت گناباد و قناتهای باستانی آن گذاشته است به گفتوگو بنشینیم.
قنات قصبه و قنات بیلند که بزرگترین روستای شهرستان گناباد محسوب میشود، محور بررسی موضوعات نامبرده با مردی است که هجده کتاب و همچنین مقالات بسیاری در حوزه باستانشناسی از آثار او به شمار میرود. دکتر رجبعلی لباف خانیکی، استادی که بر سر در خانهاش نشان ملی کاشی ماندگار نصب شده است، این گفتوگو را پذیرفت. در مطلب پیش رو حاصل گفتوگو «حامیعدالت» را با این باستانشناس پیشکسوت میخوانیم.
با توجه به این مهم که درباره آثار باستانی گناباد و روستاهای آن آن مانند بیلند کاوش و پژوهشهای بسیاری داشتهاید، بگویید دلیل پیدایش قنات گناباد که به ثبت جهانی نیز رسیده است چیست و از کدام قسمت شهر سرچشمه گرفته است؟
در حدود سی و پنج کیلومتری گناباد در کنار کالشور، یعنی تنها رودخانه جاری که البته همیشه نیز جریان ندارد، و از ارتفاعات تربتجام و… سرچشمه میگیرد و در نهایت به کویر نمک میریزد، محوطهای باستانی به نام تپهحصار قرار دارد که مردم گناباد تا آن زمان یعنی تا آغاز دوره تاریخی یا عصر هخامنشی، در آن شهرک یا زیستگاه زندگی میکردند. آب رود کال شور رفته رفته کم شده و تا جایی کمآب میشود که از شوری نه قابل استفاده برای شرب بوده است و نه برای کشاورزی. مردم در این مرحه نیاز به کوچ و مهاجرت به منطقه دیگری پیدا میکنند و جالب این که به این فکر میافتند که میشود آب شیرین را از دل زمین استخراج کرد و شهری مانند گناباد را ساخت.
در این هنگام برای نخستین بار انسان تصمیم میگیرد تا در یک منطقه خشک و کمباران که حداکثر بارندگی آن ۱۶۰ میلیمتر در سال است قناتی ایجاد کند. به این ترتیب ۲۵۰۰ سال پیش برای حفر قنات گناباد اقدام میشود.
این از آزمایشات انجام شده بر تکهسفالهای باقیمانده در اطراف قنات قابل استناد است.
در مصاحبههای دیگر خود عنوان کردهاید که قنات قصبه نخستین قنات در جهان است، دلیل این گفته چیست؟
من سرآغاز قنات در جهان را قنات گناباد میدانم، زیرا تا آن زمان قناتی حفر نشده بوده است. البته ممکن بود با حفر معدن آب نیز در کف معدن سرریز و جاری شود، ولی این آب، قنات محسوب نمیشد.
حفر چنین قناتی در چنین موقعیت جغرافیایی که تشریح کردید، مستلزم داشتن دانش بالایی نیز هست، در این باره به چه شواهدی دست پیدا کردهاید؟
شگفتانگیز این است که در آن زمان برای حفر قنات قصبه گناباد به چند علم تسلط داشتهاند. نخست علم فیزبک که به وسیله آن شیب قنات در نظر گرفته شود تا آب بتواند از انتهای قنات به مظهر قنات برسد. دوم دانش خاکشناسی یا زمینشناسی که به وسیله آن بتوانند بسنجند که در چه نوع خاکی پیش بروند و یا درنظر بگیرند که ممکن است با چه لایههایی برخورد کنند و چه تشکیلاتی در جلوی راهشان وجود داشته باشد. سوم از دانش هواشناسی بهره بردهاند تا در این سرزمین خشک و کمباران پی به وجود سفرههای آبی که گنجایش بالایی داشته ببرند تا بتوانند از آنها به کفایت آب بردارند.
علم ریاضی دانش دیگری است که به جهاتیابی و هم به شیببندی و بهویژه به محل تلاقی چاهها با کانال اصلی قنات و همینطور حفر دو سر چاه از بالا و پایین و اتصال آنها با هم کمک کرده است.
از علم فیزیک نیز این بهرهبرداری شده است که هوا چگونه در داخل چاه و قنات وارد شود.
بنابراین به کار گیری این علوم که نام بردید، ریاضی، خاکشناسی، هواشناسی، فیزیک و… در ۲۵۰۰ سال پیش میتواند نشاندهنده اهمیت مسائل حقوقی این قنات در زمان خود باشد.
برای روشن شدن اهمیت این موضوع پیش از بیان مسائل حقوقی این قنات این را اضافه میکنم که در آن زمان حفر این قنات با این همه دانش، به راستی شگفتانگیز بوده است. مشخصات شگفتانگیز قنات گناباد تا اندازهای است که برخی آن را ساخته دست انسان نمیدانستند و ساخت آن را به جن، گیو، بهمن و اشخاص اسطورهای نسبت میدادند. انسان با ابزار محدود و دانشی که داشته چنین شاهکار عظیمی را به وجود آورده است.
درباره ابعاد و وسعت و گستره قنات قصبه هم توضیح دهید تا بتوانیم دیدگاه روشنتری نسبت به قوانین حاکم بر آن داشته باشیم.
در طی مطالعات باستانشناسی که صورت دادیم، در حدود دو کیلومتر از محور اصلی قنات در ابتدا، یعنی در مرحله اول، حفاری در امتداد شمال جنوب مطلق انجام شده منتها بلافاصله پس از مرحله اول، شاخههای متعدد که در اصطلاح مقنیها نخهای متعدد نام دارد به آن ارتباط پیدا کرده است. در نهایت قنات گناباد دارای یک محور اصلی شمال به جنوب و شش شاخه فرعی به سمت جنوب غرب است.
این قنات در مجموع دارای هفت شاخه است که هر کدام از این هفت شاخه با بصیرت مقنیها در امتداد یکی از درههای کوه سیاه که در جنوب گناباد قرار دارد، کشیده شده، و امتداد پیدا کرده است تا قنات بتواند به آب جمع شده در سفرههای زیرزمینی که طی میلیونها سال در آن کوهها و در دامنههای آن کوهها جمع شده، دسترسی پیدا کند و آب را به زمین برساند.
و همه این هفت شاخه با واحد متر، چه طولی خواهد داشت؟
بر اساس بررسیها متوجه شدیم که این قنات در این هفت شاخه، به طور مجموع سی و سه هزار و صد و سیزده متر است. چهارصد و هفتاد و دو حلقه چاه در طول این مسیر کنده شده تا به قنات راه پیدا کند و هم اینکه هوا را تامین کرده و امکان لاروبی و حفر قنات به وسیله این چاهها فراهم شود. این چاهها از حدود ده متر در نزدیک مظهر آغاز میشود و تا حدود سیصد متر که عمق مادرچاه در جنوب گناباد است و در فاصله هفده کیلومتری مظهر یعنی بلندترین شاخه امتداد دارد.
ابعاد خود قنات به طور متوسط حدود یک متر و شصت سانتیمتر در هفتاد سانتیمتر است. هر چاهی نیز به طور متوسط قطری حدود یک متر دارد. تصور کنید حجم خاکی که از دل این چاه و این قنات خارج شده تا بتواند آب را به بیرون انتقال دهد، تا چه میزان زیاد بوده است!
مقدار آب استخراج شده از قنات چه میزان بوده است؟
دبی آب در حال حاضر ۱۵۰ لیتر در ثانیه هست ولی آثار و شواهدی که درون قنات وجود دارد حاکی از این است که حداقل آبی که امروزه از آن خارج میشود، یک پنجم آبی هست که در ابتدا از این قنات خارج میشده است. زیرا ما الان در بسیاری از قسمتهای قنات رسوبهای تاریخی بسیار کهنه را تا ارتفاع حدودا یک متری بر دیواره قنات داریم که نشان میدهد که مدتهای مدید و برای صدها و هزاران سال، از آنها آب میگذشته و این رسوبات را ایجاد کرده است. در حالی که امروزه آب، تنها در کف قنات جریان دارد در جاهای پهنتر حدود سی سانتیمتر و در مناطق باریکتر در حدود چهل سانتیمتر است.
دلیل این نیز این است که اکنون تنها یک شاخه از این هفت شاخه که شاخه اصلی است، باز است. و شش شاخه دیگر به دلیل ریزش سر چاهها مسدود است. این ریزش به دلیل زلزله، تعریق، سیلاب و… است.
شگفتآور اینکه این عوامل موجب مسدود شدن تمامی قنات نشده است!
یک امتیاز بزرگی که قنات قصبه و دیگر قناتهای دشت یا بیابان گناباد دارد این است که خوشبختانه بر اثر جمع شدن آب در درون قنات، ریزش درون قنات صورت نمیگیرد و باعث خرابی نمیشود؛ زیرا تا عمق حدود بیست متری از لایهای نرم عبور میکنیم و از بیست متری به بعد به لایه فشردهای به نام کانگلومرا یا به گویش محلیها، ترس که در طول زمان ایجاد شده است و مانند بتن عمل میکند میرسیم. در دوران صفویه در این قسمت که چاههای متروک بسیاری دارد، دو کانال به موازات هم ایجاد شده تا چنانچه یکی مسدود شد، آب قنات از دیگری خارج شده و قنات از داخل ریزش نکند.
در ارتباط با قنات گناباد میتوان به شاهکار دیگری اشاره کرد. در فاصله ۹۰۰ متری و به محض رسیدن به لایه کانگلومرا یک آببند که دیواری ضخیم از جنس سنگ و ساروج است، ایجاد شده که مانند سد عمل میکرده است. ماموران در دورههای اخیر مانند قاجار برای دریافت مالیات به این قسمت میآمدهاند.
ماجرای این ماموران مالیات در سد بنا شده بر قنات چیست؟
در باوری اشتباه گفته میشود که وقتی اهالی خبردار میشدند که مامور مالیات در حال آمدن به آنجاست، جلوی آب را میگرفتند تا مامور مالیات ببیند آب کم است و یا نیست، تا مالیات زیادی از مردم نگیرد، اما واقعیت امر این است که این آببند در زمستان که آب برای کشاورزی لازم نیست، میتواند آب را در داخل قنات و پشت خود حبس کند و ذخایر سفرههای زیرزمینی را غنی نگه دارد. این تشکیلات در این قنات مایه عبرت است و میتوان برای ذخایر آب امروزی هم از روش پیشینیان در این منطقه بهره برد.
برویم سر مسائل حقوقی مربوط به قنات، اساسنامه و یا قوانین حاکم بر قنات گناباد چیست؟ در اینباره در کاوشهای باستانشناسی چه نتایجی به دست آمده است؟
چنین سازه مهمی حتما دارای اساسنامه و دستورالعملی بوده است. حقوقدانان و متشرعین و متخصصین بسیاری در حوزه زمین، ملک، آب و.. دست اندکار بودهاند تا برای این این سازه مهم بشری آییننامهای تدوین کنند. نخستین اتفاقی که معتقد هستم در این رابطه افتاده، مربوط به مازاد آب است. به این ترتیب که آب بیرون زده از قنات نسبت به جمعیت محدود آن زمان مازاد بوده و باعث میشود تا شورای تخصصی که در رابطه با قنات وجود داشته فکر بکری کند. اندیشهی آن شورا این بوده است که از آب فراوان قنات گناباد تاسیسات عامالمنفعه ایجاد شده و زمینهای زراعتی دوردست نیز آباد شود. بنابراین مازاد آب قنات گناباد را به وسیله کانالهای سرپوشیده که به قمش معروف بوده، به سمت شمال گناباد هدایت میکنند.
شیب را درواقع بر اساس شیب قنات یعنی یک در هزار درنظر گرفتهاند. در هر جایی که این شیب نیاز به تراز داشته یعنی نیاز به ایجاد آبشاری داشته، در پای آن آبشار آسیابی قرار دادهاند تا آب به داخل تنوره آسیاب وارد شود و از انتهای تنوره آسیاب، باز در شیب ملایمی به آسیاب بعدی هدایت شود. این را باید یادآوری کنم که شیب دشت گناباد از جنوب به شمال است.
تا مقصد نهایی که در نظر داشتند این روند را ادامه دادهاند. در مسیر این قنات چندین آبادی ایجاد کردهاند که در بررسیهایمان مشخص شد که این آبادیها دارای محوطههای باستانی و آثار و شواهد اقامت است.
آب از این محلها مانند چاهریز یا برغیون، استخر، و… گذر کرده و در نهایت به حوض الحبیب که انتهای مسیر بوده، و حدود چهل کیلومتر تا گناباد فاصله داشته خاتمه پیدا میکند.
چنین وسعتی که چهل کیلومتر امتداد دارد، برای جلوگیری از اغتشاش و سردرگمی، باید دارای قوانین محکمی نیز باشد، درست است؟
این وسعت، خود مسئله مهمی در مدیریت آب و رعایت قوانین و مقررات بوده است. ولی به طور کلی با حفر قنات گناباد تمدن بشری به دو قسمت تقسیم شده است؛ تمدنهای رودخانهای و تمدنهای قناتی. تمدنهای رودخانهای در کنار رودخانههایی مانند دجله، فرات، نیل، کارون، ارس، سند و… شکل گرفته و به دلیل وجود آب فراوان عموما از ثروت بسیاری نیز برخوردار بودهاند ولی معمولا منجر به حکومتهای ظالم و ستمگر و استعمارگر میشدهاند. مانند حکومت آشوریها و.. که هم و غم آنان جهانگیری و ساختن زیگوراتها و قلعههای بزرگ و بهرهکشی از مردم محروم و بردهداری و.. بوده است. اما در تمدن قناتی از آنجا که با زجر از دل زمین آب میکشیدند و همیشه برای باریدن باران چشم به آسمان داشتهاند تا کسب روزی کنند، دارای انسانهای آرامتر، بیآزارتر و عارف مسلکی نیز بودهاند. میتوان گفت قانونمندی ویژگی مهم این انسانها بوده است. بنابراین این اشخاص باید در چهارچوب خاصی که یک سری از قوانین و انصاف و مراعات مسائلی که عرف و شرع و شیوه زندگی به آنان ارائه میکرده است، زندگی میکردند. لازمه مراعات چنین موضوعاتی تشکیل نظامی را نیز ایجاد میکند که قانونمندی را در پی داشته باشد.
درباره این نظام قانونمند که نام بردید توضیح دهید.
قنات قصبه با توجه به وسعت و عظمتی که داشته و عرصههای وسیعی از کشاورزی که چه در درون گناباد و چه بیرون از آن باید سیراب میکرده و با توجه به حریمی که برای آن وجود داشته، حتما دارای نظام خاصی بوده که حتی در ارتباط با آببند گناباد دارا بوده است.
نحوه حفر، حریم قنات، قانون کار، اتفاقاتی که یک نوع بیمهگری را در پی داشته است در این نظام مورد توجه بوده است. اتفاق و پیشامدی که برای مقنی و یا کارگر رخ میداده در این نظام درنظر گرفته شده است. قوانین و مقررات مدونی در این باره وجود دارد.
یعنی این قوانین در یک مجموعه نوشتاری وجود دارد؟
در قرن سوم هجری به دست طاهربنحسین در نیشابور که سلسه طاهریان را پایهگذاری کردند که خود سعی زیادی در ایجاد قناتها داشت، دستور داد تا کل قوانین و مقررات مربوط به قناتها تدوین شود. در آن زمان کتابی با مشارکت بزرگان و دانشمندان زمان نوشته شد با نام «القنا» که در آن تمامی قوانین و مقررات مربوط به عرصه، حریم و قوانین حفر و.. آورده شده است. این کتاب مانند آییننامهای با موضوع قنات در طول تاریخ به شمار میرفت.
به جز کتاب «القنا» که نام بردید و اثری حقوقی در رابطه با قنات است، آیا کتاب باستانی دیگری در اینباره وجود دارد؟
در قرن ششم هجری نیز کتاب دیگری به وسیله حاسبالکرجی دانشمندی ایرانی به نام «استخراج آبهای زیرزمینی» نوشته شد که بسیار ارزشمند بوده و به جنبههای فنی و ابزارشناسی، چگونگی حفر قنات و مواردی از این دست اشاره دارد.
قانون تقسیم آب در قنات بزرگ گناباد چگونه بوده است؟ در این باره به آنچه کاوش کردهاید بپردازید.
نظام تقسیم آب نهادی است که در طی تکامل جوامع کشاورزی شکل گرفته و این نظام برآیند رفتارهای اجتماعی ساکنین مناطق کمآب مانند گناباد است. بنابراین این نظام یک واضع خصوصی نداشته، یعنی به این صورت نبوده که یک شخص آن را وضع کرده باشد و در ردیف نهادهای اجتماعی و اقتصادی دیگر مانند حکومت و سوداگری قرار بگیرد. در مناطق خشک ایران نظامهای تقسیم آب دارای شباهتهای اساسی با یکدیگر هستند. اما در عین حال یک وجوه تمایز و دگرگونی هم در آنها وجود دارد که میتوان به طور جداگانه به هر یک پرداخت. نظام آبیاری قناتی به بزرگی قنات قصبه نمیتوانسته مانند آبیاری یک قنات کوچک روستایی باشد و از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. از قدیمالایام این قنات بزرگ و گسترده زمینهای نسبتا زیادی را مشروب میکرده و ارزش اقتصادی بسیار بالایی داشته است برای همین نظام تقسیم آب این قنات به مرور پیچیده شده که از جهات مختلفی قابل تامل است.
پیچیدگی این تقسیم آب در چه مواردی خود را نشان میدهد؟
از جمله ایجاد شاخههای جدید برای قنات و لاروبی آن. تقسیم آب به مرور نظام خاصی را ایجاد کرده است که شاید به اندازه خود قنات قدمت داشته باشد. به اعتقاد من از روزی که نخستین کلنگ در محل قنات قصبه به زمین زده شده، پروپوزال و اساسنامهای برای آن وجود داشته است. این را میتوانم با توجه به تحقیقاتم در سرزمین پهناور گناباد بگویم.
تاثیر نظام تقسیم آب بر جامعه آن زمان را چگونه میبینید؟
نظام تقسیم آب قنات قصبه نمونهای از ارتباط سیستماتیک شالودههای اقتصادی و تولیدی است که با روساختهای اجتماعی و فرهنگی ارتباط دارد. به این معنی که شیوه تولید کشاورزی عوامل خاصی را میطلبد که یکی از آنها آب و استفاده از آن است. وجود آب کم برای جمعیت زیاد مشکلاتی را ایجاد میکرده که خود جامعه به شکل خودکار این مشکلات را در قالب نظامهای مدیریت آب برطرف میکردند. این نظامها روابط افراد با یکدیگر را تعریف کرده و در سایر بخشهای زندگی اجتماعی اثر گذار بوده است. به طور مثال در چهارچوب این نظام برخی از افراد بر برخی دیگر برتری پیدا کردهاند و این برتری اندک اندک از زمینه تولید خارج شده و یه سایر زمینههای اجتماعی سرایت کرده است.
این برتری اجتماعی با مالکیت مربوط به آب در قنات گناباد در ارتباط بوده است؟
این مورد به طور خاص در قنات قصبه مورد بررسی واقع شده است. مثلا با پیدایش قنات قصبه بزرگمالکهایی به وجود میآیند. خردهمالکهایی نیز شکل میگیرند. البته این شکلگیری طبقانی با تمدنهای رودخانهای متفاوت است. بررسی نظام تقسیم آب با افزایش جمعیت و سطح کشت و میزان آب، درواقع مدیریت پیچیدهای پیدا میکند که همراه با سایر نهادهای اجتماعی با گذشت زمان تکامل پیدا کرده است.
نظام تقسیم آب قنات قصبه که از مهمترین نظامهای اجتماعی منطقه خشک بوده، مورد توجه خاص بوده است. در این نظام به موارد مهمی میتوان اشاره کرد که به اختصار به آنها خواهم پرداخت.
این موارد حقوقی را نام ببرید.
واحد تقسیم آب، مقسمهای آب و ارتباط آنان با مالکان آب، محاسبه سهم هر یک از مالکین و ابزار آن محاسبات، شیوه آن محاسبات، مسئولیت لاروبی و مرمت دیوارههای قنات که بر عهده مقسمین بوده و یا مالکان، خرید و فروش و ارث و هدیه در ارتباط با قنات قصبه، عوامل کاهش یا افزایش طول مدار آبیاری، تاثیر نحوه تقسیم آب بر الگوی کشت منطقه، تغییرات ایجاد شده در نظام تقسیم آب که از کدام سیستم اقتصادی سیاسی تبعیت میکرده و برشماری اثرات اجتماعی آن از جمله مواردی است که میتوان در ارتباط با موارد حقوقی مربوط به قنات بزرگ قصبه گناباد به آن اشاره کرد.
در بحث تقسیم آب در منابع مختلف از فنجان و خانه فنجان نام برده شده است، برای روشن شدن موضوع، آن چه را که میتواند برای ما و مخاطبان محترم حامیعدالت جالب و دانستنی باشد بگویید.
در ارتباط با تقسیم آب میتوانم به اختصار اینگونه توضیح دهم. در یک اشل بزرگ واحدهای تقسیم آب عبارت است از دانگ، نیمدانگ، شبانهروز، تای، ۲۴ فنجان و…. که بر اساس سهمهاست. ولی واحد اولیه که همان کوچکترین واحد نیز هست، فنجان نام دارد. فنجان که درواقع یک ساعت آبی نیز محسوب میشود، عبارت است از یک کاسه مسی که ته آن، با دقت بسیار به دست مسگر یک سوراخی تعبیه شده است. به این ترتیب که در طول هشت دقیقه، فنجان از طریق آن سوراخ که در کف خود دارد، پر از آب شده و در آب غرق میشود. با این غرق شدن درواقع یک فنجان آب از کل سهمیه جدا میشده که به وسیله مقسم صورت میگرفته است؛ یعنی کسی که آب را با واحد فنجان تقسیم میکرده.
حجم این فنجانها که هشت دقیقه زمان برای پر شدن لازم داشته در چه مقدار است؟
هر فنجان در حدود یک کاسه آبگوشتخوری است. ولی به میزان آبی که برای پر شدن هر فنجان لازم است یک فنجان آب گویند. زمانی که برای پر شدن هر فنجان لازم است به اندازه سوراخی ارتباط دارد که بر اساس محاسبات خاصی در آن تعبیه شده.
روش اندازهگیری با فنجان دقیقا از چه زمانی مورد استفاده بوده است؟
زمان دقیقی برای این مورد متصور نیست. ولی میتوان این برداشت را داشت که از ابتدا نیز مورد استفاده بوده است.
وظیفه مقسم یا همان شخص دولتی یا مورد اعتماد، که تقسیم کننده آب بوده، به چه مواردی مربوط میشده است؟
مقسم محاسبات طول مدار که یک برهه زمانی و بین دو تا سهم از هر نفر است را نیز داشته است. مثلا شخصی یک سهمیه پنج فنجانی داشته و در مدت زمانی مشخص که ده یا دوازده روز دیگر بوده، همان میزان آب را از مقسم دریافت میکرده است. البته این مدت زمان با توافق مشترکین آب تعیین میشده است.
مدار به فاصله بین دریافت این دو سهم آب گفته میشده است؟
بله این زمان بین دو سهم آب یک مدار نام داشته است. مقسم باید در طول این مدار در محلی به نام خانه فنجان حضور پیدا میکرده است. این شخص در عوض تقسیم آب از هر سهم در طول یک شبانه روز در حدود ۹ فنجان آب به عنوان مزد دریافت میکرده است.
مقسم در این که آن ۹ فنجان را خود استفاده کند و یا به دیگری بفروشد مختار بوده است. در صورت فروش سهم خود آبتختی عمل میکرده است. درآمد مقسم محدود به این ۹ فنجان در روز نبوده و این احتمال میرود که مقسم را با مزدهای دیگری نیز راضی میکردهاند.
درباره کار مقسم موارد دیگری هم وجود دارد؟
نحوه کار مقسم این است که در محلی که به خانه فنجان معروف است مینشسته و به محض این که سهم زارعی به اتمام میرسیده، به زارع دیگری که سر برق که در اصطلاح به مکانی گفته میشود که سر آب را برمیگرداندهاند، میایستاده، با فریاد او را از سرزیر شدن آب مطلع میکرده و آب را به زمین آن شخص هدایت میکرده است. مقسم همچنین از تقسیمها یادداشتبرداری کرده و به این ترتیب آب را در طول مدار بین کشاورزان تقسیم میکرده است.
خوشبختانه هنوز در کاخک شیوه سنتی آبیاری و تقسیم آب صورت میگیرد و هنوز مقسم در خانه فنجان که همان محل تقسیم آب است، مینشیند و آب را تقسیم میکند.
از مستندات حقوقی که در ارتباط با سهم آب در طول تاریخ وجود دارد که مربوط به فنجان در قنات گناباد است به نمونهای اشاره کنید.
در گناباد مدرسه علمیهای وجود دارد که به مدرسه نجومیه معروف شده است. شاردن در سفرنامه خود به این نکته اشاره کرده که از ششصد سال پیش از دوره صفویه منجمین ایرانی در گناباد متمرکز بودهاند. در این مدرسه لوحههای گلی وجود دارد که بر دیوار نصب شدهاند. یکی از این لوحهها وقفنامهای است که بیان میکند که ۱۰ فنجان از آب قصبه به مدرسه نجومیه در گناباد وقف شده است. این خود سند حقوقی مکتوبی در این زمینه به شمار میرود.
به نظر میرسد بیلند که بزرگترین روستای گناباد بوده، از قنات قصبه بهره بسیار برده است، در اینباره برایمان توضیح دهید.
بیلند توانسته بافت سنتی خود را حفظ کند و به این ترتیب از مناطق گردشگری گناباد محسوب میشود. بزرگترین روستای گناباد است و در شش کیلومتری شمال شهر گناباد قرار گرفته است. در بررسیهای باستانشناسی که در بیلند انجام گرفته آثار تاریخی همچون مسجد جامع و آبانبار پایین بیلند که دیرینگی آنها به ۱۰۹۶ هجری قمری میرسد، و کاروانسرایی که از ۱۰۸۲ هجری قمری به جا مانده به چشم میخورد. مدرسه علمیه قدیم نیز در بیلند قرار دارد که برخی معتقد هستند که به نظامیه بیلند معروف بوده که در صورت صحیح بودن نشانهای از وجود دوران سلجوقی در یبلند است.
بیلند دارای قنات خاصی به نام قنات بیلند است که از قناتهای نامی منطقه گناباد است. از دو قنات حقآبه دارد یعنی از دو قنات دیگر به نام دیزق و دیگری قناتی است که به قنات زیرزمینی معروف است.
مضاف بر این خصوصیات بیلند یک خوشنویس هنرمندی داشته که شاید نامی از او برده نشده ولی در بررسی آثار تاریخی بیلند بالای سردر انبار پایین بیلند، که در سال ۱۰۹۶ نوشته شده، اثری از او وجود دارد. این اثر به خط خوش نستعلیق نوشته شده و امضای خوشنویس خود یعنی «ابوالفضل بیلندی غفراله» که از خوشنویسان عصر صفوی به شمار میرود را در پای خود دارد.
این اثر و لوحه چه نوشتهای در بر دارد؟
چند بیت شعر در آن حکاکی شده که دو بیت نخست آن را عنوان میکنم.
به عهد شهنشاه دوران سلیمان / که خورشید هر روزه بوسد رکابش
بنا کرد این خیر را حاجی شرفا / که باشد ذخیره یومالحسابش
میتوان گفت که بیلند نیز از همان ابتدای حفر قنات گناباد وجود داشته است؟
با توجه به نام این شهر که با بیآغاز شده مانند بیستون، بیمرغ و… که اسامی باستانی هستند، و همچنین آبرسانی قنات گناباد به آبادیهای اطراف خود، میتوان گفت این شهر نیز از زمان کهن به جا مانده است.
آب بیلند هماکنون نیز از آب قنات بهره میبرد؟
آب بیلند هماکنون از همان قناتها و هشت چاه عمیق تامین میشود و در حدود ۲۷۰ هکتار زمین کشاورزی دارد.