امان قراییمقدم
جامعهشناس و استاد دانشگاه
اقدامی که قوه قضائیه و نمایندگان مجلس انجام میدهند، مورد تایید حضرت امام نیز بود. ایشان میفرمودند، کار مردم را باید به خود مردم واگذار کنید. این نکته از نظر اجتماعی و صاحبنظران علم مدیریت نیز مورد تایید است.
اقدام اخیری که از سوی مسئولین محترم در خصوص واگذاری حل اختلافات مردم به خود مردم رخ داده، اقدامی ستوده و پسندیده است.
به طور کلی کدخدامنشی و این اصطلاح از دیرباز در ایران وجود داشته است. پتروشوفسکی در کتاب تاریخ باستان که در چهار جلد نوشته شده است، و یا در کتاب مالک و زارع که خانم آن کاترین لمتون نوشته است، و همچنین کتابهای مناسبات ارضی در دوره مغول و کتابهای تاریخی دیگر، این موضوع نمایان است.
در این آثار نشان داده میشود که گرچه فئودالها حضور داشته، اما مسائل و مشکلات در قبایل، ایلات و طوایف و روستاها به دست مردم حل میشده است. درواقع با وجود فئودالها، مردم خود بدون این که شورای حل اختلافی به صورت رسمی وجود داشته باشد، اقدام موثری داشتهاند، به این معنی که ریشسفیدان دور هم جمع میشدهاند و در ارتباط با مسائل و مشکلات، نظر خود را بیان میکرده و مشکلات را حل میکردهاند. مسائل مربوط به ازدواج، مالکیت زمین، سهم و حق آب، زراعت، باغات و… از جمله مواردی بوده است که به عهده سالمندان و ریشسفیدان هر بخش و منطقهای بوده است که بعدها نیز با عناوین رسمیتری مانند کدخدا تکامل بیشتری پیدا میکند.
تجمع ریشسفیدان در تاریخ
اینطور که از منابع برمیآید، همه دور هم در خانهای جمع میشده و بدون اینکه داروغه یا مستوفیالممالک و قاضی و… نقشی و حضوری داشته باشند، با طرح مسائل به حل آنها میپرداختهاند!
پیش از انقلاب اسلامی نیز به همین منوال در روستاهایی که خانوادههای کمی سکنی داشتند، حل مسائل به همین طریق بوده است.
هر چه روستا بزرگتر میبوده، به سمت مراجع رسمیتر مانند حل اختلاف نیز سوق بیشتری پیدا میکرده است، و چنانچه حل نمیشده (که البته خیلی بعید بوده است)، به دادگاه و ژاندارمری و امنیه و زنبورکچی و… ارجاع میدادهاند.
ریشه تاریخی کدخدامنشی
مسئله حل اختلافات را به عهده مردم هر محل و منطقه گذاشتن، ریشه تاریخی دارد. مثلا در بینالحرمین جنوبی، پاستیها (عراق و قسمت جنوب غربی ایران، بینالنهرین و سوکالوها) از بین مردم انتخاب میشده و مدیریت و رهبری مردم را به عهده داشتهاند.
ما در فیلم سر به داران نقش قاضی شارع را میبینیم و اینها مصداقی بر این گفتهها و درواقع مهر تاییدی بر تصمیم قوه است.
همین تاریخچه نشان میدهد که تصمیمی که قوه قضاییه گرفته، بسیار نیکو و بهجاست، زیرا ریشه تاریخی دارد. این تصمیم و این رویکرد، احترام به مردم است. اعتماد و احترامی است که خود موجب اعتماد و احترام متقابل و بیشتر نیز خواهد شد.
مردم یک روستا و یک منطقه از حال و روز هم اطلاع دارند و گاهی جزئیات زندگی یکدیگر را نیز میدانند، حتی از نظر جامعهشناسی کلمه ما را به جای من به کار میبرند و مثلا میگویند، روستای ما….
همینها نشان دهنده تصمیم صحیح قوه قضائیه و مجلس محترم است. بسیاری از مشکلات قسمت زمین و حق آبه و اختلافات ازدواج و… بسیاری از موارد دیگر چه در مسئله اقتصادی و حل اختلافات متعدد و… با این تصمیم بسیار عاقلانه میتواند حل شود و از مشکلات و دعاوی که در دل روستاها و محلات و… به وجود آمده، حل کند، بدون این که یک ریال نیز هزینه شود.
بازآفرینی خانههای انصاف
پیش از انقلاب در روستاها خانههای انصاف وجود داشت. تا مدتها پس از انقلاب اسلامی نیز این خانهها وجود داشت.
انتخاب میرآب و دشتبان و… به عهده همین خانههای انصاف بود و پیش از آن به گفته خانم لمتون، به عهده میراب بوده است. مثلا برای تقسیم آب واحد اندازهگیری فنجان وجود داشته و میرآب مسئول آن بوده است. دشتبان نیز از مزارع، دشت، گندم و… نگهبانی میکرده که این نکات نیز در کتاب خانم لنتون عنوان شده است.
مدیریتی، مورد تایید حضرت امام(ره)
اقدامی که قوه قضائیه و نمایندگان مجلس انجام میدهند، مورد تایید حضرت امام نیز بود. ایشان میفرمودند، کار مردم را باید به خود مردم واگذار کنید. این نکته از نظر اجتماعی و صاحبنظران علم مدیریت نیز مورد تایید است. صاحبنظرانی همچون مکسبر، در زمینه هرم مدیریت صحبت کردهاند و رنسیس لیتر و… چنین نظری ارائه کردهاند؛ به این معنی که مردم باید در تصمیمگیری دخالت داشته باشند. تا همبستگی و دلبستگی اورگانیکی افزایش پیدا کند.
مانند بدن که هر جا درد کند میداند که کدام عضو دچار درد شده است!
با این رویکرد و افزایش دلبستگی به حکومت و دولت، سرمایه اجتماعی مهمی افزایش پیدا میکند. از نظر جامعهشناسانی مانند فرانسیس فوکویاما، در سال ۲۰۰۰ و جیمزکولمن در سال ۱۹۹۰و… معتقد هستند که سرمایه اجتماعی که مهمترین سرمایه یک جامعه است که حتی برخی جامعهشناسان مهمترین عامل در رشد توسعه فرهنگی و سیاسی و… از آن یاد میکنند، افزایش مییابد. به قول این صاحبنظران اگر همه چیز وجود داشته باشد، اما همبستگی و… وجود نداشه باشد، رشد و توسعه سیاسی و… صورت نمیگیرد. وقتی مردم بدانند که رشد خودشان و حل و فصل مشکلاتشان به عهده خودشان گذاشت شده است،به قول رن سیس لیگر تصمیم از پایین به بالا ست و… به این ترتیب مردمی شده و در پی آن دلبستگی سیاسی به حکومت و دولت بالا میرود.