
نظام اسلامی، نظامی است که یک خط حرکت تکاملی معقول و منطقی برای خود تصویر کرده که منتهای این حرکت ایجاد تمدن درخشان اسلامی است. بر اساس این تفکر تحقق تمدن نوین اسلامی بهعنوان هدف نهایی و آرمانی اصیل که برآمده از شریعت اسلامی است تلقی میگردد. «خط کلّی نظام اسلامی چیست؟
اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را در یک جمله ادا کنیم، خواهیم گفت خط کلّی نظام اسلامی، رسیدن به تمدّن اسلامی است. این یک پاسخ کلّی و قابل توضیح و تشریح. آری؛ بیشک تمدّن اسلامی میتواند وارد میدان شود و با همان شیوهای که تمدّنهای بزرگ تاریخ توانستهاند وارد میدان زندگی بشر شوند و منطقهای را – بزرگ یا کوچک – تصرّف کنند و برکات خود یا صدمات خود را به آنها برسانند، این فرآیند پیچیده و طولانی و پُرکار را بپیماید و به آن نقطه برسد.»
= تمدن نوین اسلامی، هدف نهایی و آرمان اصیل
رهبر انقلاب به تبیین آرمانهای دین اسلام پرداخته و تأکید میکنند که ایجاد تمدن اسلامی مسئلهای است که احیاگر تفکر اسلام سیاسی است و حاکمیت و مدیریت دین اسلام در عرصه اجتماعی را بهعنوان یکی از آرمانهای اصیل اسلامی رقم میزند. ایشان در این رابطه میفرمایند:
«آرمانها چه هستند؟ جزو چیزهایی که بنده اینجا یادداشت کردهام بهعنوان آرمانها، یکی مسئلۀ ایجاد جامعۀ اسلامی و تمدّن اسلامی است؛ یعنی احیای تفکّر اسلام سیاسی؛ یکعدّهای از قرنها پیش، سعی کردند اسلام را از زندگی، از سیاست، از مدیریّت جامعه هرچه میتوانند دور کنند و منحصرش کنند به مسائل شخصی؛ مسائل شخصی را هم یواش یواش محدود کنند به مسائل قبرستان و قبر و مجلس عقد و از این حرفها؛ نه، اسلام آمده است که «الّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله»؛ فقط هم اسلام نیست؛ همۀ پیغمبران همینجورند. ادیان الهی آمدهاند برای اینکه در جامعه پیاده بشوند، در جامعه تحقّق واقعی پیدا کنند؛ این باید اتّفاق بیفتد. یکی از مهمترین آرمانها این است.»
= عصر ظهور دورۀ تشکیل کامل تمدن اسلامی
تشکیل تمدن حقیقی و کامل اسلامی در دوران ظهور اتفاق میافتد به گونهای که عصر ظهور، عصر آغاز حرکت انسانها در صراط مستقیم الهی است.
«البته تمدّن اسلامی به صورت کامل در دوران ظهور حضرت بقیهاللَّه ارواحنافداه است. در دوران ظهور، تمدّن حقیقی اسلامی و دنیای حقیقی اسلامی به وجود خواهد آمد. بعضی کسان خیال میکنند دوران ظهور حضرت بقیهاللَّه، آخرِ دنیاست! من عرض میکنم دوران ظهور حضرت بقیهاللَّه، اوّلِ دنیاست؛ اوّلِ شروع حرکت انسان در صراط مستقیم الهی است؛ با مانع کمتر یا بدون مانع؛ با سرعت بیشتر؛ با فراهم بودن همۀ امکانات برای این حرکت. اگر صراط مستقیم الهی را مثل یک جادۀ وسیع، مستقیم و همواری فرض کنیم، همۀ انبیا در این چند هزار سال گذشته آمدهاند تا بشر را از کورهراهها به این جاده برسانند. وقتی به این جاده رسید، سیرْ تندتر، همهجانبهتر، عمومیتر، موفقتر و بیضایعات یا کمضایعاتتر خواهد بود. دورۀ ظهور، دورهای است که بشریّت میتواند نفس راحتی بکشد؛ میتواند راه خدا را طی کند؛ میتواند از همۀ استعدادهای موجود در عالم طبیعت و در وجود انسان به شکل بهینه استفاده کند.»
= انقلاب اسلامی زمینهساز تمدن نوین اسلامی
آنچه مسلم به نظر میرسد آن است که تحقق انقلاب اسلامی میتواند مقدمهای برای ایجاد زمینههای تمدن نوین اسلامی باشد.
«بنابراین هیچ شگفتی نباید داشت از اینکه برقی از گوشهای بجهد؛ همچنانی که همۀ تمدّنهای عالم به وجود آمدهاند، یک فکر نو، یک پیشنهاد نو برای بشریت مطرح شود و بر اساس آن فکر، یک نظام سیاسی در گوشهای از دنیا بتواند یک ملت را گرد هم جمع کند؛ آن ملت ایستادگی کند؛ آن مردم به شرایط لازمی که خواهم گفت، عمل کنند؛ زبدگان و نخبگان و خواص جامعه نقشهای خود را پیدا کنند و طبق آن عمل کنند. لذا هیچ بُعدی ندارد – بلکه نتیجهای حتمی است – که این تمدّن مثل همۀ تمدّنهای دیگر رشد خواهد کرد؛ مثل خورشیدی که به تدریج بالا میآید و به وسطالسماء میرسد، اشعّه و انوار خود را به نقاط مختلف دنیا خواهد تابانید. بنابراین، این نظام اسلامی، نظامی است که یک خطِّ حرکت معقول و منطقی برای خود تصویر کرده است. این سیْری نیست که بتواند متوقّف شود؛ این سیْری هم نیست که مراحل گوناگونی که در آن هست، برای آن دائمی و ابدی باشد. یک حرکت تکاملی است. از آغاز انقلاب اسلامی این حرکت به وجود آمد؛ این برق در این نقطه از عالم درخشید؛ چشمهایی را خیره کرد؛ بعد هم این توفیق را پیدا کرد که نظام اسلامی را به وجود بیاورد.»
به عبارت دیگر انقلاب اسلامی مردم ایران بهواسطۀ ظرفیت و قدرتی که دارد، میتواند ظرف تحقق تمدن نوین اسلامی محسوب گردد و تمدن ممتاز، برجسته، متعالی و باشکوه اسلامی را در مقابل چشم همۀ دنیا بنا سازد.
«انقلاب اسلامی تواناست. آن قدرتی و ظرفیتی و انرژی متراکمی که در انقلاب اسلامی وجود دارد، این توانائی را دارد که همۀ این موانع را از سر راه بردارد و آن تمدن ممتازِ برجستۀ متعالیِ باشکوه اسلامی را جلوی چشم همۀ دنیا برقرار کند؛ و این در زمان شما خواهد بود، انشاءاللّه به دست شما خواهد بود، با همت شما خواهد بود. هرچه میتوانید، خودتان را از لحاظ علم و عمل و تزکیه و تقویت روح و تقویت جسم – همان طوری که بارها عرض شده – آماده کنید و انشاءاللّه این بار سنگین را به دوش بگیرید.»
آنچه در جهت تحقق تمدن اسلامی بهعنوان هدف انقلاب اسلامی
مردم ایران و زمینهسازی آن برای تحقق عصر ظهور مهم و ضروری به نظر میرسد، توجه به مقاومت در برابر مشکلات، جدیّت، پشتکار و شناخت است.
«این نظام اسلامی هم از آغاز تشکیل، با چالشهای خود، با مشکلات خود، با امکانات خود، حرکتی را آغاز کرده است و پیش میرود. این خط اگر با جدیّت، با پشتکار، با شناخت آنچه که لازم است، با عمل به آنچه که وظیفه است، ادامه پیدا کند، سرنوشت حتمی عبارت است از اینکه تمدّن اسلامی یک بار دیگر بر مجموعۀ عظیمی از دنیا، پرتوِ خود را بگستراند نه به معنای اینکه لزوماً نظام سیاسیِ اسلامی در نقاط دیگر جهان هم قبل از عصر ظهور گسترش پیدا کند؛ نه. معنایش این نیست؛ بلکه تمدّن بر اساس یک فکر جدید، یک حرف جدید، یک نگاه جدید به مسائل بشر و مسائل انسانیت و علاج دردهای انسانیت است؛ یک زبان نویی است که دلهای نسلهای نوی انسان و قشرهای محروم جوامع گوناگون، آن زبان را میفهمند و درک میکنند. به معنای رساندن یک پیام است به دلها، تا بهتدریج در میان جوامع مختلف گسترش و رشد پیدا کند. این امری است که شدنی است. با وضعی که امروز من در کشورمان مشاهده میکنم، با ریشههای عمیقی که تفکّر اسلامی در کشور ما دارد، با حرکت بسیار وسیع و گستردهای که از اوّل انقلاب در راه تعمیق این اندیشه آغاز شده است و امروز به جاهای خوبی هم رسیده است، به نظرم میرسد که این آینده برای نظام اسلامی، یک آیندۀ قطعی و اجتنابناپذیر است.»