
به نظر می رسد این اقدام نوعی بدعت در عرصه بینالمللی نیز به شمار می رود و در نهایت موجب خواهد شد تا امنیت هوایی تهدید شود چراکه ممکن است امریکا یا هر کشور دیگری دلش بخواهد با چنین ماجراجوییهایی جان مسافران یک هواپیمای غیر نظامی را به خطر بیندازد. این مسئله چه تاثیری بر روی صلح و امنیت بینالمللی خواهد گذاشت؟
امنیت کریدورهای غیرنظامی و امنیت هوایی در عرصه بینالمللی باید حفظ شود. روزانه هزاران هواپیما بر اساس این کریدورها به صورت منظم در تمام دنیا حرکت میکند و اگر قرار باشد هر روز یک جنگنده بلند شود و آنها را تهدید و ارعاب کند، عملا حمل و نقل بینالمللی به هم میخورد و مناسبات بینالمللی دچار مخاطره میشود. بنابراین به طور حتم این مسئله با حفظ صلح و امنیت بینالمللی ارتباط دارد. در مقدمه کنوانسیون شیکاگو گزارش شده است که هر اقدامی علیه امنیت کریدورهای بینالمللی بر خلاف روح، مفاد، موضوع و مقتضای این کنوانسیون و موجب برهم خوردن صلح و امنیت بینالمللی است.
با عنایت به اتفاق رخ داده و نقص قوانین و کریدورهای ایکایو آیا انتطار نمیرود که این سازمان در برابر این ماجرا موضعگیری داشته باشد و آیا تاکنون موضعگیری از سوی ایکائو صورت گرفته است؟
سازمان ایکائو یک سازمان فنی است و اگر بخواهد در قالب مأموریتهای خودش عمل کند باید به این ماجرا واکنش نشان بدهد و سایر مراحل کار از جمله مراحل حقوقی و راه حل سیاسی مقابله با این عمل را تسهیل کند. اگر بنا باشد با این اقدام از راه خودش مقابله شود نه تنها ایکایو باید در برابر این ماجرا واکنش نشان بدهد بلکه با این واکنش به نوعی از منزلت خودش دفاع کرده است و اساسا باید از وظیفه ذاتی و فنی خودش دفاع هم بکند. بدیهی است ما انتظار واکنش سیاسی نداریم. اینجا نظم بینالمللی در خاک کشور ثالث تهدید شده است. بنابراین ایکائو حتماً باید نسبت به این ماجرا واکنش نشان بدهد. البته جمهوری اسلامی ایران هم نباید از این مسئله به راحتی بگذرد چرا که باب شدن و رویه شدن این مسئله مشکلات منطقه را بیشتر میکند. به نظر من علاوه بر اینکه باید ایکائو به وظیفه ذاتی خودش عمل بکند، شورای امنیت هم باید به این ماجرا ورود کندکه راه تکرار چنین ماجراهای خطرناکی بسته شود.
یکی از تحلیل های مهم پیرامون این تعرض جنگندههای آمریکا، ایجاد مزاحمت برای هواپیمای مسافربری ایران برای به اشتباه انداختن پدافند هوایی سوریه است تا هواپیمایی کشورمان را متخاصم به شمار آورده و مورد اصابت قرار دهد. مشابه این حادثه قبلاً نیز اتفاق افتاده بود، اما این بار مهارت خلبان هواپیمای ماهان مانع از اشتباه پدافند هوایی سوریه و هدف قرار گرفتن هواپیما ما شد. تحلیل شما از این حادثه چیست؟
اگر بخواهیم از این منظر به ماجرا نگاه کنیم، این یک نوع توسل به زور محسوب میشود. جدای از اینکه این اقدام به لحاظ امنیت هوایی میتواند در دسته مفاهیم تروریسم دستهبندی شود، اما به لحاظ نفس کار، پوششی عمل کردن روی یک هدف غیر نظامی برای به خطر انداختن یک سیستم نظامی به نوعی تاکتیک جنگی محسوب میشود. بنابراین به نظر من این کار به نوعی توسل به زور نوین است؛ یعنی به خطر انداختن سیستم پدافند نظامی علیه یک هدف غیر نظامی. اگر این اتفاق دوباره تکرار شود و پدافند یکی از کشورهای مسیر اشتباه کند واقعاً دیگر امنیت کریدورهای هوایی دنیا قابل اعتماد نخواهد بود.
برخی رسانهها اعلام کردند جنگندههای متخاصم به هواپیمای ماهان همچنین پهپادهایی که کاروان شهید قاسم سلیمانی را مورد هدف قرار دادند از پایگاه هوایی کشور اردن برخاسته اند. این ماجرا چه مسئولیت حقوقی را متوجه این کشور خواهد کرد؟
من فکر میکنم طرح ماجرای پرواز جنگندههای امریکایی از اردن به نوعی آدرس غلط است که میخواهند اشغالگری در سوریه را کمرنگ کند، اما اگر درست باشد هیچ چیزی از مسئولیتهای اردن کم نمیکند. به هر حال اردن کشور مبدا انجام این اقدام متخلفان است و اردن هم به عنوان میزبان این هواپیمای متخلف مسئول است و باید هر اقدامی که از خاک این کشور انجام میشود، در حدودی انجام شود که باعث ایجاد ضرر و ایجاد تخلف در عرصه بینالمللی نشود. بنابراین اردن هم در این ماجرا مسئول است.
در اسلام به امر خطیر قضاوت، اهمیت بسیار ویژهای داده شده و شغل قاضی از حرفههای بسیار مهم و حساس جامعه به شمار آمده است. حکم قاضی، نقش تعیینکننده در تأمین امنیت و سرنوشت افراد دارد، بنابراین بدیهی است درصورتی که قاضی به اهمیت و حساسیت کار خودآگاه نباشد، ممکن است با حکم نادرست خود، ناامنیهای زیادی را متوجه جامعه سازد. آیات و روایات زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه مقام قضاوت را خداوند به پیامبران و اوصیای معصوم آنان موهبت فرموده است و دیگران با اذن خصوصی و یا عمومی آنان میتوان تصدی کنند و بدون احراز اذن خصوصی یا عمومی آنان قضاوت از گناهان بزرگ شمرده شده، چنانکه بر مردم نیز حرام است نزد کسی
که مأذون از جانب نبی یا وصی نیست، مرافعه و طرح دعوا کند تا جایی که چنین طرح دعوایی اطاعت از طاغوت شمرده و استیفایی حق با حکم چنین شخصی حرام دانسته شده است. قضاوت از نگاه ائمه معصومین منصب خطیری است که دارای مشکلات زیادی است چراکه دائماً در معرض امتحانات سخت و وسوسه انگیز قرار دارد، ولی این را نیز باید گفت که اگر به دست یک قاضی، احقاق حق و رفع ظلمی صورت گیرد، از اجر و پاداش ویژهای برخوردار خواهد شد. به علت اهمیت و خطیر بودن منصب قضاوت و برای اینکه از فساد و ظلم و ستم قضات، پیشگیری به عمل آید، فقه اسلامی مخصوصاً فقه امامیه، راهکارهایی را ارائه دادهاند که این راهکارها در قالب توصیه ها، تهدید و تشویق ها، آداب، شرایط و تکالیف قضات، اوصاف قضات و نظارت بر امور آنها بیان شده است، برخی از این راهکارها ناظر به پیشگیری اجتماعی است و برخی هم ناظر به پیشگیری وضعی از فساد قضات می باشند. اگر قضات، از میان کسانی انتخاب شوند که به آن توصیهها و تهدیدها و تشویقها توجه داشته باشند و واجد شرایط و تکالیف و اوصاف ذکرشده باشند، بدون شک نقش مهمی در پیشگیری از فساد قضات دارد.
نقش تهدیدها و تشویقها در پیشگیری از فساد قضات
تهدیدها و تشویق ها، به عبارت دیگر ارشاد و انذار نقش عمدهای در پیشگیری از جرم و فساد دارد، ارشاد و انذار، موجب می شود که انسان از رفتارهای نادرست دوری نموده و به انجام رفتارهای صحیح تشویق شود، در متون دینی و فقهی شیعی، همه انسانها توسط پیامبران و بعد از آنها توسط ائمه (ع) مورد ارشاد و انذار قرار گرفتهاند، مواردی هم وجود دارند که فقط شامل قضات در مقام داوری میشوند، ارشاد و انذار در صورتی موجب پیشگیری از جرم و فساد قضات می گردد که به صورت صحیح انجام گردد و قضات به مرحله باور برسد، وقتی گفته می شود که قاضی اگر به حق حکم کند، پاداش او بهشت است و اگر به ستم قضاوت کند در آتش است، باید حقیقت این مطلب را در وجودش احساس نماید و به آن باور برسد؛ لذا بایستی این حقایق و واقعیتها را در وجود قاضی نهادینه ساخت و قضاتی را انتخاب نمود که این باورها در عمق قلب شان رسوخ داشته باشند. این نوع راهکارها، چون نسبت به قضات یک نوع اقدام فرهنگی و آموزشی محسوب میشود، پیشگیری اجتماعی نامیده می شود.