
رئیس دیوان عالی کشور گفت: قاضی صادرکننده رای اشتباه صلاحیت قضاوت ندارد بنابراین از او سلب صلاحیت میشود.
حجت الاسلام سیداحمد مرتضوی مقدم در آیین رونمایی سامانه ارزشیابی آرای بدوی “ساآب” در همدان با بیان اینکه قاضی که رای اشتباه میدهد باید سلب صلاحیت شود اظهار داشت: چنانچه قاضی به خاطر رای ناحق سلب صلاحیت شود دیگر همکاران او حواس خود را جمع می کنند تا رای اشتباه ندهند.
رئیس دیوان عالی کشور اضافه کرد: تداوم این رویه موجب می شود قاضی نسبت به مطالعه قانون و دقت در اجرای آن تلاش کرده در صورت محقق شدن اتقان آرا در قوه قضائیه، دیگر نیازی به شعبه تجدید نظر و اضافه کردن دیگر شعب قضایی نیست. حجت الاسلام مرتضوی مقدم با بیان این سوال که علت افزایش پرونده ها چیست گفت: وقتی رای قطعی و متقن صادر شود چه نیازی است که فرجام خواهی و پرونده برای بررسی مجدد به شعب مختلف و دیوان عالی کشور ارسال شود.رئیس دیوان عالی کشور اظهار داشت: این مجموعه درصدد ارزیابی و شناسایی قضات توانمند، صاحب صلاحیت و مدیریت با هدف ارتقای جایگاه آنها و سلب صلاحیت قضاتی که رای اشتباه می دهند است. حجت الاسلام مرتضوی مقدم با بیان اینکه تقریب آرا بسیار با اهمیت است توضیح داد: چرا یک فرد به خاطر جرمی یک سال و در پرونده مشابه دیگری محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس محکوم می شود؟ مگر صدور حکم سلیقه ای و بر اساس میل فرد است. حجت الاسلام مرتضوی مقدم افزود: قاضی متخلف از سوی دستگاه قضایی سلب صلاحیت می شود اما اگر خطایی رخ دهد بستگی به نوع تقصیر در مورد وی در دادگاه عالی انتظامی قضات
تصمیم گیری و برخورد می شود.
اجازه جولان دلالان در دستگاه قضایی داده نشود
رئیس دیوان عالی کشور با بیان اینکه نباید اجازه دهیم دادگاهها، دادسراها و مراجع قضایی جولانگاه افراد دلال شود گفت: دلالانی در بیرون از دادگستری با اصحاب پرونده زد و بنده می کنند تا به دستگاه قضایی نفوذ کنند.
حجت الاسلام مرتضوی مقدم تاکید کرد: در صورت ورود دلالان به دستگاه قضایی، فساد کشور را میگیرد و در صورت اصلاح دستگاه قضایی تمامی فسادها حتی در دوایر دولتی اصلاح می شود و علت ترس متخلفان وجود آرای محکم قضات و پایبند آنان به مقررات شرعی و قانونی است. وی افزود: برای فسادزدایی باید اجازه باز شدن پای افراد دلال به دستگاه قضایی را ندهیم و در این راستا ابتدا باید در صدور حکم تسریع کرد چرا که زمانبر شدن بررسی پرونده موجب می شود صاحب پرونده دنبال راهکاری برای زودتر به نتیجه رسیدن برود. وی بیان کرد: برای پیشگیری از این موضوع باید دستور شفاف داده شود و تکلیف افراد را به وضوح مشخص کرد چرا که خاصیت این شفاقیت این است که طرف مقابل به خوبی به وظیفه خود پی می برد و دوم اینکه متن دستور به مثابه درس آموزشی برای افراد فعال در دفتر قاضی و در دفع فساد موثر است.
حجتالاسلام مرتضوی مقدم اضافه کرد: یکی از مولفههای مهم در بسیاری از محاکم، ارزیابی آرا است که ما دنبال ارزیابی به صورت کاربردی هستیم و در این ارزیابی ها شخصیت افراد، استعداد، توانمندی و پایبندی آنها به دست میآید.
وی بیان کرد: ممکن است نقدهایی بر کار ما وارد باشد، چراکه تضمینی وجود ندارد که دادگاه تجدید نظر در بررسی پرونده دچار اشتباه نشود.
رئیس دیوان عالی کشور اظهار داشت: خروجی دادگاه برای دستگاه قضایی و مردم بسیار با اهمیت است یعنی وقتی دادخواستی داده یا شکایتی می شود خروجی آن برای دادگاه و مردم بسیار مهم است که آیا این نتیجه حق و عدل است؟
اتفاق آرا بسیار با اهمیت است
رئیس دیوان عالی کشور اضافه کرد: علت این همه تفاوت در صدور آرا چیست؟ و چرا قاضی برای پرونده ای رای تبرئه میدهد و دیگری مجازات سنگینی برای پروندهای مشابه پیش بینی می کند؟ کدامیک از این قضات اشتباه میکنند؟
حجت الاسلام مرتضوی مقدم افزود: آرای قضایی باید متقن باشد به گونه ای که از هر طرف این پرونده بررسی شد استنادها، تحقیقات و نتیجه یا همان رای صحیح و مطابق حق باشد و این رای را هیچ مرجعی هم نتواند نقض کند.
اخلاق به مجموعه اعتقادات ذهنی، تفکرات، باور و ارزشهای جامعه محدود نمیگردد، بلکه اخلاق شیوهای فراتر و موضوع زندگی را دربرمیگیرد.رفتارهای اخلاقی چگونه زیستن را معرفی و میآموزد و اخلاق حرفهای منشاء و مبنای منشور وکالت تلقی میشود و مهمترین حق مردم در این راستا، احترام به حقوق آنهاست. چنانچه وکیل در عمل اخلاق حرفهای را پیاده کند آنگاه سرنوشت ساز امور دیگری علاوه بر توانایی علمی همانند شجاعت، ایثار، امانتداری، حفظ اسرار، اعتماد به نفس و فضایل دیگر خواهد شد.
رعایت اخلاق از فاکتورهای مهم وکالت است و اجرایی شدن منشور اخلاقی وکالت نیازمند فرهنگسازی آن است و توجه همه جانبه به حقوق وکیل و موکل- شناسایی راهکارها در جهت رعایت و احترام به حقوق متقابل را دربرمیگیرد.
دیگر اینکه شخصیتسازی از امور زیربنایی در معرفی فرهنگ وکالت است. این امر نیازمند تعریف و سپس آگاهیسازی دارد. اگر امروزه شخص وکیل در جامعه دچار نوعی سردرگمی و بلاتکلیفی است دلیل آن میتواند فقدان هزینهکرد علوم انسانی باشد. زیرا این موضوع نیازمند فرهنگسازی رسانهای و پردازش در علوم انسانی است. بدوا لازم است حقوق وکیل مسئولیتهای وکیل از باب حقوق مدنی و فقه مورد بررسی واقع گردیده و معرفی گردد و همچنین وظایف و مسئولیتهای وکیل در حقوق مدنی استخراج و شخصیت وکیل تبیین و آگاهیرسانی شود و رعایت حقوق وکیل یکی از شاخصهای ارزشیابی در منشور حقوق وکالت است. در این میان، افزایش آگاهی و ارائه راهکارهای اجرایی در ارائه اطلاعات به مردم و ذینفعان ضروری به نظر میرسد که در واقع بالا بردن سطح آگاهی مردم در این شاخه نسبت به احراز صلاحیت و مسئولیت و وظایف وکیل، ارائهکنندگان خدمات وکالت را به نحو مضاعفی نسبت به رعایت حقوق متعهدتر مینماید.
لذا در موضوعات حقوقی به ویژه مشکلات مبتلا به حقوقی مراجعه به وکیل یک امر اجتنابناپذیر تلقی میگردد. اگرچه وجود تشکلهای موازی با وجود افراد سودجو با اندک اطلاعات حقوقی این حرفه را دچار کمی خدشه نموده لکن حفظ حرمت و اصالت این رشته از علم حقوق در ید خود وکلا میباشد.
حال اگرچه یکی از عوامل عدم مراجعه به موقع به وکیل صرفنظر از نداشتن جدیت و فقدان فرهنگسازی است اما انتظارات و توقعات بیمورد مانند تضمین در نتیجه دعوی است. نیز از آفتهای اساسی و این خود از مبناییترین موضوعات زیربنایی شغل وکالت میباشد، اما در این گفتار اهتمام بر این است که ضمن اشعار به رعایت اخلاق حرفهای و التزام وکلا به پایبندی نسبت به سوگند یاد شده چگونگی تنظیم مراوده سالم و بدون فساد بین طرفین مورد گوشزد قرار گیرد.
وکالت از جمله عقود امانی فیمابین وکیل و موکل است که انعقاد آن بدوا مسبوق به جریان اعتماد و به صورت اطمینان بین وکیل و موکل شکل میگیرد. موکل در ابتدا با مراجعه به وکیل مسائلی را با وکیل در میان میگذارد که چون وکیل را محرم میشمارد محتمل است با نزدیکترین افراد خود سخن نگوید در واقع موکل وکیل را در موضوع مطروحه حاکم بر سرنوشت خود میکند زیرا غالبا افراد هنگامیکه گرفتار مشکل حقوقی میشوند سراغ وکیل میروند در کشورهای اسکاندیناوی و بسیاری از کشورهای دیگر مراجعه به وکیل از اهم تصمیمات یک فرد تلقی میشود، بنابراین حفظ اسرار از جمله مهمترین و اصلیترین وظیفه اولیه وکیل به شمار میرود حال وکیل وظیفه دارد در ابتدای امر در موضوع مطروحه چنانچه تخصص و تجربه ندارد صادقانه گوشزد کند زیرا موکل پس از انعقاد قرارداد منتظر و چشم به راه نتیجه مثبت است در این شرایط اصول و قواعد و مضامین اخلاق حرفهای است که میتواند به این رابطه پیچیده شکل منطقی دهد و وکیل را از اندیشیدن به حق الوکاله در پروندهای که شانسی برای موفقیت ندارد باز دارد. نگاهی به مضامین و متن سوگندنامهها که هنگام اخذ پروانه قرائت میشود و به امضای وکیل میرسد همواره تذکری به این پایبندی و تعهد تلقی میگردد در آموزههای دینی و در حدیثی از سالار شهیدان امام حسین (ع) آمده: احتیاج انسانها به ما نعمتی است که خداوند نصیب ما کرده است… پس قبول وکالت در امری که وکیل تخصص ندارد سفارش نمیشود و وکیل لازم است صادقانه از همان بدو کار به موکل گوشزد نماید صداقت در کار و امر وکالت یکی دیگر از مبناییترین اصول اخلاقی این حرفه میباشد که وکیل از بدو امر تا انتها همیشه با موکل صادق باشد زیرا بار رشد روزافزون اطلاعات و در دسترس بودن اقدامات، تکذیب و قلب واقعیت از امور مهمی است که شخصیت وکیل را متزلزل و مخدوش مینماید و در گزارههای دینی و شرعی هم از آن اکیدا نهی گردیده است.