
قادر زینالی – زهرا اعتمادی: درماده ۱۹۴ قانون ایین دادرسی مدنی مقرر شده است:”دلیل عبارت است از امری که اصحاب دعوا برای اثبات با دفاع از دعوا به آن استناد میکنند.” که این تعریف در امور کیفری متفاوت است. در امور کیفری دلیل عبارتست از هروسیله قانونی که قضات را در کشف حقیقت وحصول اقناع وجدانی واتخاذ تصمیم
عادلانه یاری میدهد، چنان چه در شرح نظام ادله اثبات دعوای کیفری یکی از حقوق دانان (کدخداییان) اظهار میدارد: به رغم تعدد نظامهای موجود در ادله کیفری دو نظام از اهمیت بیشتری برخوردار است. نخست: نظام ادله قانونی ودوم: نظام ادله معنوی یااقناع وجدان قاضی. وی درتشریح نظام ادله قانونی اظهار میدارند دراین نظام انواع دلایل و ارزش اثبات آنها توسط قانونگذار مشخص شده است و قاضی در ارزیابی دلایل اختیاری ندارد. به این معنی که درصورت احراز دلایل مکلف به صدور حکم است. حتی اگر اقناع وجدانی پیدانکرده باشد.لذا چنانچه در این نظام بنا به تصریح قانون ازDNAبه عنوان “دلیل” ذکری به میان نیامده است، نمیتوان از آن در اثبات جرم و انتصاب آن به متهم استفاده کرد.
ولی در نظام اقناع وجدانی مقام قضائی ملزم به پذیرش هیچ دلیلی نیست بلکه نوع دلیل و اعتبار و ارزش اثباتی آن بستگی به نظر قاضی دارد. در این نظام از آنجا که دلایل،طریقه حصول علم قاضی است در چنددهه اخیر آزمایشهای ژنتیک بعنوان یکی از ادله اثبات در دعاوی نسب مورد توجه قرارگرفته است. بدین جهت تبیین اعتبارعلمیوحقوقی آن ضرورت دارد. شناخته شدهترین آزمایشها درموضوع نسب آزمایش تجزیه گروههای خونی وآزمایش DNA است و مورد اخیر قطعیت واعتبارعلمیبیشتری دارد
برخی تمایل به این نظریه دارند که آ زمایش ژنتیک در عرض ادله دیگر نظیر اماره فراش قرارگیرد
سوال اینجاست علم حاصل از علم ژنتیک با علم حاصل از علم قاضی آیا یکی است یا از دوجنس متفاوت؟!
درمجموع از نظر علمیمیتوان آزمایش DNA را برای تست ابوت انجام داد وبه نتیجه نیز دست یافت.
هرچند در دهههای اخیر برخی نویسندگان به طور کلی اظهاراتی در خصوص ازمایش DNA داشتهاند: یکی ازانها بر این باورست که مصادیق اماره موارد مرتبط با کارشناسی نیست یعنی DNA نمیتواند اماره باشد زیرا ظنآور نیست بلکه قطعیت صددرصد است (قرجه لو ۱۳۸۸ ص ۴۷۰)
در مقابل برخی بر این نظراند که قراین و امارات قطعی همانند کارشناسیهای دقیق و علمیمانند DNA در ردیف امارات و ادله ظنی هستند، زیرا اعتماد قاضی برقول مختص به دلیل اینکه قطع کارشناس به دادرس منتقل نمیگردد و موجب ظن معتبر است و اماره محسوب میگردد.(کریمی۱۳۸۶ ص ۲۰۲)
اما در رویه قضای آزمایش DNA در کنار قراین دیگر برای قاضی علمآور است. البته در رویه قضائی نیاز به شهادت شهود نیز هست. در کشور امریکا در اواخر سال ۱۹۹۰ حداقل ۱۱ ایالت با ایجاد بانک اطلاعاتی DNA بر اساس مجرمان و متهمان به ارزش بالقوه ان درعلوم پزشکی اذعان کردند.
در مقالهای (مطبوعات اکادمیهای ملی ایالت متحده واشنگتن DC استناد NLM 1992) که در کشور امریکا راجع به این موضوع به صورت متعدد چاپ گردید، در تشخیص نسب،در مرتبه اول DNA قطعیت و اعتبار علمیدارد، بعد گروه خونی اعتبار علمی دارد. اگر شرع وقانون مطرح نباشد استناد به ژنوم و توالی ژنها صددرصد عقلانی است، اما مشروط به شرایط خاص ازمایشگاهی به دلیل حساسیت زیاد و احتمال خطای بالا در مسئله ژنتیک.
رابطه خونی خود به تنهایی دلیل محکمی برای اثبات نسب نمیتواند باشد چون بطور کلی ۴گروه خونی وجود دارد ( A وBو Oو AB) .
برای مثال اگر پدری گروه خونی O داشته باشد و مادر A وبین دو فرزند باگروه خونی O و AB شک داشته باشیم مسلم است که فرزند دارای گروه خونی AB فرزند او نیست ،
اما فرزند دارای گروه خونی O نیز صددرصدی نیست که نسب را اثبات کند؛ چون فرزند با گروه خونی مشابه زیاد است و دلیل محکمیبر نسب این فرزند وپدر نیست اما از آنجایی که هر ژن از توالی بازهای مختلف تشکیل شده و بینهایت ژن مختلف وجود دارد (مانند اثرانگشت) درصد خطا را به صفر میرساند؛ البته به جز دوقلوهای همسان که
در بیشتر مواقع تشابه کروموزومی وجود دارد ودر رابطههای خونی مثل دختر عمو و پسر عمو که نیاکان مشترک دارند آزمایش DNA باید دقیقتر انجام شود چون احتمال تشابه ژنی وجوددارد. بنابراین از نظر ژنتیک و بیولوژیک تعیین نسبیت مسلم است و تردیدی در آن نیست.
همانطور که میدانیم تمام سلولهای انسان ۲۳ جفت کروموزوم(۴۶ عدد) است.کروموزومها ژنها را حمل میکنند و هر صفت انسان توسط یک جفت ژن کنترل میگردد و توالی نوکلئوتیدی ژنها به وسیله بازها ( (G.C.T.A )متفاوت بوده و تعیین توالی این نوکلئوتیدها بیانگر هویت هر فرد است و همچنین سلولهای جنسی دارای ۲۳ کروموزوم هستند.(اسپرم ۲۳ عدد و تخمک ۲۳ عدد) که از لقاح این دو سلولهای دارای ۴۶ کروموزومیتشکیل میشوند.بنابراین نمیتوان دو فرد را یافت که DNA کاملا مشابه داشته باشند.حتی DNA والدین با فرزندان متفاوت است.(بجز دوقلوهای همسان)
اهمیت بررسی DNA زمانی مشخص میشود که اگر گروه خونی پدر و فرزند با هم تناسب داشت،لزوما به این معنا نیست که آن شخص پدر طفل است،چرا که هزاران فرد با گروه خونی مشابه وجود دارند در حالی که در علم ژنتیک این مشکل وجود ندارد و بصورت قابل اعتمادی برای هر فرد اختصاصی است.
انتقادی که به این علم وارد است و جزو معایب علم ژنتیک شمرده میشود:
امکان خطا پذیری آزمایش ناشی از عوامل انسانی و خارجی است.
مثل دقت فردی که آزمایشها را انجام میدهد و همچنین علم فردی که نتیجه را با توجه به محاسبات آماری تفسیر میکند.
اما میتوان راهی یافت تا میزان خطا را کاهش داد:
اول اینکه دو نفر (حداقل) آزمایش را انجام داده و جواب را تفسیر کنند تا احتمال خطا کمتر شود.