
لیلاجعفری: «امیدواریم حداکثر ظرف سه ماه، با نگاه به سیاستهای جدید، نظیر تقویت بخشهای قبل از دادگاه نظام حکمیت و احیای نقش مشاورین زن، شرایط متفاوتی برای مجموعههای دادگاههای خانواده داشته باشیم.»، این جملهایست که رئیس دستگاه قضا، در ۱۴ آبان امسال، بیان کرده است؛ جملهای که مخالف و موافقانی داشته است. هماکنون دادیاران زن در دادسراهای کشور و همینطور قاضی مشاور زن در دادگاهها فعالیت کرده و مشغول به کار هستند. اما وجود قاضی زن بر کرسی قضاوت در دادگاهها میتواند به زنانی که برای احقاق حق خود به دادگاه پناه بردهاند و یا کودکان و نوجوانانی که باید به دلیلی به دادگاه بروند، امیدبخش باشد. آیتالله رئیسی در شرایطی احیای وجود قاضی زن را مطرح نموده است که زنان تحصیلکرده پس از انقلاب اسلامی رشد چشمگیری داشتهاند تا جایی که در برخی از رشتهها حتی بیش از نیمی از دانشجویان را در مقاطع مختلف دانشگاهی تشکیل میدهند. بررسی زمینههای لازم برای داشتن رایهای انشا شده به قلم زنان قاضی، در دادگاههای کشور، یکی از مواردیست که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت. توجه به ابعاد اجتماعی، حقوقی، معنوی و فقهی حضور قضات زن، از جمله مواردی است که در این نوشته، از نگاه کارشناسان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مطلب پیش رو با پرسشهایی رو به رو خواهد بود؛ ساختار دادگاههای کشور میتواند حضور قاضی زن را پذیرا باشد؟ مخالفت با قضاوت زنان در دادگاهها چه دلایلی دارد؟ آیا زن، بر مسند قضاوت خواهد نشست؟ با هم این گزارش را میخوانیم.
اگر گذرتان به دادگاه افتاده باشد و در برابر رئیس شعبه قرار گرفته باشید، یکی از قضات کشور را ملاقات کردهاید. به هر کدام از شعبهها که برای کاری بروید همین اتفاق میافتد و همیشه امضای یکی از مردان دادگر را در رای خود خواهید داشت. قضاوت چه از سوی زن باشد و چه از سوی مرد باید درست و عادلانه باشد ولی قضاوت صرف، به دست مردان دادگر، رسمالخطی است که گویا قرار است به دست رئیس قضا تغییر کند. امضای قاضی زن پای رای دادگاه؛ این همان چیزی است که مخالفان و موافقان بسیاری با آن همراه شدهاند. برخی از مخالفان برخی ویژگیهای زنان از جمله امر مادری را یکی از موارد عدم صلاحیت آنان در امر قضاوت میدانند. شاید نگرانیهای مادرانهای که یک زن در پی به دنیا آمدن فرزند تجربه میکند، یکی از آن موارد باشد.
قضاوت شغلی تماموقت
یکی از قضات زن در دادسراهای کشور که به نام دادیار شناخته میشوند، در رابطه با این موضوع، به نکاتی سازنده اشاره میکند. بهناز آرون، دادیار دادسرای ناحیهی ۷ تهران میگوید:
«شغل قضاوت تماموقت است و با اینکه ساعت کاری مشخصی دارد، ولی بسیاری از اوقات در ساعات غیر اداری به پرونده رسیدگی میکنم و یا زودتر از ساعت مقرر اداری در دادسرا حاضر شده و به انجام امور میپردازم. شخصا وقتی به خانه میآیم هم ذهنم مشغول کارهایی است که در دادسرا انجام دادهام. کسی که در چنین کاری مشغول به کار است، این قدر درگیر کار میشود که ممکن است حتی مشکلات شخصی خودش را نیز فراموش کند. به عنوان یک دادیار برایم مهم است که کاری را که به عهده دارم به نحو احسن انجام دهم، حتی هماکنون فرزند نوزادی هم دارم. این نکته در مورد هزاران زن دیگر که در حرفههای مختلف مشغول به کار هستند نیز عمومیت دارد. از این رو میتوانم بگویم که نگرانیهای زنان در رابطه با فرزند و مسائل خانه میتواند کنترلشده باشد و تاثیری بر قضاوت نگذارد. زنان در مناصبی همچون دادیار، بازپرس، مشاور دادگاه، مستشار، دادیار دیوان کشور، معاون سرپرست مجتمع، معاون رئیس کل و معاون دادستان به کار گرفته شدهاند که این امر میتواند آیندهی کاری بهتری را برای زنان در حوزه قضاوت رقم بزند.»
وی ادامه میدهد: «ورودی زنها به دانشگاهها بیشتر شده و در زمینهی حقوق نیز تحصیلات بیشتری نسبت به گذشته کسب میکنند. زمانی که برای گذراندن دوره کارشناسی حقوق جزا به دانشگاه شهید بهشتی که یکی از بهترین دانشگاههای کشور است وارد شدم، یادم میآید حدودا ۶۰ درصد از همدورهایهایم زن بودند. این شرایط در مقطع کارشناسی ارشد رشتهی جرمشناسی هم وجود داشت. همین نکته نشان میدهد که زنها نسبت به گذشته دانش بیشتری در زمینهی حقوق پیدا کردهاند و از سوی دیگر آمار بیشتری از زنان نسبت به مردان در این زمینه تحصیل کردهاند. به نظر میرسد نگاه عمومی نیز در اینباره تغییر کرده است. زنها امروز نگاه اجتماعی بالاتری نسبت به گذشته حتی چهار دههی گذشته دارند و این نکته باعث شده است تا زنان توانمندیهایشان را باور کرده و از گوشه بیرون بیایند. کار قضاوت کار پرحوصله و دشواری است؛ حتی هنوز هم بسیاری از زنان از چنین شغلهایی دوری میکنند و تمایلی به ورود به آن ندارند. شاید رشد اجتماعی زنان باعث شده است تا بتوان به قضاوت زنان اعتماد کرد. و خود زنان نیز با علاقه وارد این حرفه و رشتههای مربوطه در دانشگاهها بشوند.»
برخی معتقد هستند که احساسهای زنانه و رئوفانهی این نیمه از جامعه، تاثیر مستقمی بر رای و حکمی که صادر میکنند خواهد گذاشت. دادیار دادسرا در این باره ادامه میدهد: «اگر قرار است احساس زنانه بر قضاوت اثر بگذارد، در دادسرا هم این اتفاق خواهد افتاد. تا جایی که من میدانم دادیاران خانم، کارشان را به درستی و به دقت انجام میدهند. اگر دادیار زن در دادسرا میتواند کارش را به خوبی انجام بدهد و بدون دخالت احساسش در پروندهها ابعاد مختلف آنها را درنظر بگیرد و به آنها رسیدگی کند، در دادگاه نیز همان گونه خواهد بود و قضاوت دقیق و درستی درباره پروندهها خواهد داشت. به عنوان دادیار تحقیق در دادسرا اظهارات شاکی اخذ میشود و تحقیقات مقدماتی صورت میگیرد، و در صورت احراز مجرمیت متهم متعاقبا تفهیم اتهام صورت میگیرد و قرار تامین صادر میگردد. در نهایت نیز قرار نهایی که همان اظهارنظر نهایی است صورت میگیرد. این مراحل با دقت و حساسیت انجام میشود که خطایی صورت نگیرد. در دادسرا پروندههایی نزد دادیار اظهارنظر ارسال میشود تا نظر نهایی به طور کتبی اعلام شود و این تمام مراحل قضاوت در دادسرا است. در دادگاه نیز یک زن به خوبی قادر به صدور حکم خواهد بود. همکاران خانمی که این قرار را صادر میکنند، معمولا تحقیقاتی جامع و دقیق نیز ارائه میدهند. از این روست که شخصا شاهد دقت خانمها در حرفهی قضاوت هستم. خانمها امتحانشان را پس دادهاند.»
وی خاطرنشان میکند: «وجود قاضی زن در دادگاهها در برخی موارد میتواند بسیار موفقتر عمل کند و کارآمدتر نیز باشد. برای نمونه حضور قاضی زن در پروندههایی که به مسئلهی ترک انفاق و یا دعواهای میان زن و شوهر مربوط میشود، منجر به قضاوت موفقتر و دقیقتر خواهد شد. دلیل مهمی در این رابطه وجود دارد. بسیاری از زنان در این پروندهها از بیان بسیاری از موارد به قاضی شعبه که آقا هست، شرم کرده و امتناع میورزند، در حالی که اگر قاضی زن قرار باشد حکم را انشا کند، زن حاضر در پرونده حقایق بیشتری را مطرح خواهد کرد و درستی بیشتری خواهد داشت.»
دادیار، آرون، به مواردی که ممکن است در قضاوت به دست زنان، رای دقیقتری داشته باشد میگوید: «در برخی پروندهها که لازم است تا اطفال، کودکان و نوجوانان نیز در دادگاه حضور پیدا کنند، تا مراحل تحقیقات انجام شود، در این صورت نیز چنان چه این قشر آسیبپذیر با قاضی زن رو به رو شوند، تبعات روانی کمتری خواهند داشت و استرس کمتری را تجربه خواهند کرد.»
وی ادامه میدهد: «بیشتر مردم از حضور در مراجع قانونی واهمه دارند و تنها درصد معدودی به دلیل ارتکاب متعدد جرایم از رفتن به این مراکز واهمهای ندارند. در این بین بسیاری از افراد بهویژه زنان برای بیان مشکلی که به آن دچار شدهاند راحتتر میتوانند به دادگاه مراجعه کنند، و مسلما وجود قاضی زن میتواند از نظر روانی به آنان کمک کند تا از بیان مشکل خود هراسی نداشته باشند. در این رابطه حتی زنانی که متهم پرونده هستند نیز راحتتر حقیقت را بیان خواهند کرد. این موضوع را در طول سالهای کاریام تجربه کردهام. بارها زنانی را دیدهام که برایم حقیقت را گفتهاند و چون میبینند که قاضی از جنس خودشان است، احساس راحتی کرده و میگویند حقیقت را میگویم و شما هم تخفیف قائل شده و کمکمان کنید. در این صورت راحتتر و آسانتر و درستتر میتوان قضاوت کرد.»
بهناز آرون که کارشناسی ارشد خودر ا نیز پشت سر گذاشت است ادامه میدهد: «جرایم بهداشتی آرایشی نیز از جمله مواردی است که قاضی زن میتواند درستتر و دقیقتر به آنها رسیدگی کند؛ در حالی که مردان با این امور کمتر سر و کار دارند. رسیدگی به جرایم