
هدیه، به یک مثال توجه کنید.جوان تحصیل کردهای را در نظر بگیرید که با انگیزه و شوق فراوان، به عنوان بازرس در یکی از سازمانهای دولتی استخدام شده است. در اولین مأموریت کاری، رئیس اداره از او میخواهد تا جهت بازدید به کارخانه «الف» مراجعه کند. بازرس جوان، مطابق دستور مافوق، به آن کارخانه، مراجعه میکند.
مدیر کارخانه، پذیرایی مفصلی از بازرس میکند و پس از اتمام بازرسی، یک بسته از تولیدات کارخانه را به او هدیه میدهد. بازرس با قطعیت تمام از پذیرش هدیه امتناع میکند، اما با اصرار زیاد رئیس کارخانه مواجه میشود و با این استدلال که این بسته صرفاً «هدیهای ناقابل» از طرف کارخانه «الف» به او است، هدیه را میپذیرد. علیرغم دریافت هدیه، بازرس، گزارش دقیق و منصفانهای از بازرسی خود تهیه و آن را به مقامات مافوق ارائه میدهد. به نظر میرسد، دریافت هدیه، در گزارش بازرس تأثیری نگذاشته است. مدتی بعد، بازرس جوان به کارخانه «ب» مراجعه میکند. در این کارخانه نیز پس از اتمام بازرسی، هدیهای به او اهداء میشود. بازرس، با ابراز مخالفت کمتری، هدیه را میپذیرد. در بازرسی از کارخانه«ج»، و «د»، روال قبلی تکرار میشود و این بار، بازرس مخالفتی با دریافت هدیه نمیکند. دریافت این هدیه، اگرچه بازرس را تحت تأثیر قرار میدهد، اما در گزارشهای او، این تأثیرپذیری، انعکاس پیدا نمیکند. زمانی که بازرس به کارخانه «ه» مراجعه میکند. پس از اتمام بازرسی هیچ هدیهای از سوی کارخانه به او اهداء نمیشود. عدم دریافت هدیه، از نظر بازرس، نوعی بیاحترامیو عملی خارج از عرف تلقی میشود و این ناراحتی، اگرچه به طور مستقیم از سوی او ابراز نمیشود، اما به طور غیرمستقیم، در گزارش بازرسی انعکاس پیدا میکند. ممکن است بازرس نسبت به اثرگذاری هدیه بیاطلاع باشد و نگارش جانبدارانهی گزارش غیرتعمدی باشد، اما به هر حال هدیه اثرگذار بوده است.
فهم مکانیسم اثرگذاری هدیه، مستلزم توجه به پیچیدگیهای آن است. با در نظر گرفتن مؤلفههای زمان، جایگاه، احتمال مراجعه در آینده، ارزش مادی و امکان شفافسازی هدیه، میتوان هر هدیهای را از منظر درجهی تعارض منافع و شدت ریسک بروز فساد (یا عمل نابهجا) درجهبندی کرد:
> زمان اهدای هدیه: آیا هدیه قبل از انجام کار یا اتخاذ تصمیم یا پس از اتمام کار و اتخاذ تصمیم، به کارگزار حکومتی اهداء شده است. در حالت اول، کارمند یا مقام دولتی زمانی که در موقعیت تصمیمگیری (اعم از اعطای مجوز، بازرسی و نظارت، ارزیابی، اعطای وام و غیره) در مورد فرد یا سازمانی قرار دارد، از آن فرد یا سازمان، هدیهای دریافت میکند. در حالت دوم، کارمند یا مقام دولتی زمانی هدیه را از یک فرد یا سازمان دریافت میکند که فرایند تصمیمگیری مرتبط با منافع آن فرد یا سازمان به اتمام رسیده است. به طور مثال، رئیس شعبه یک بانک، پس از طی مراحل اعطای وام به یک شرکت خصوصی و وصول مبلغ وام، هدیهای از نماینده این شرکت دریافت میکند.
> جایگاه مقام دولتی: هر چه جایگاه مقام دولتی بالاتر باشد، شدت تعارض منافع و ریسک وقوع فساد، بیشتر است. بدیهی است که در یک سازمان دولتی،شدت تعارض منافع و ریسک وقوع فساد ناشی از هدیهایکه یک کارمند میانیدریافت میکند، در مقایسه با هدیهای که به مدیر آن سازمان اهداء میشود، کمتر است.
> احتمال مراجعه در آینده: در برخی موارد، در زمان دریافت هدیه، پذیرنده، در موقعیت تصمیمگیری دربارهی فرد یا سازمان اهداءکننده هدیه قرار ندارد (تصمیم قبلاً اتخاذ شده یا اساساً مقام مذکور در موقعیت تصمیمگیری نبوده است) اما این احتمال وجود دارد که در آینده، در چنین موقعیتی قرار بگیرد. در چنین وضعیتی، زمینه برای تاثیرگذاری هدیه بر تصمیمات آتی مقام دولتی، فراهم میشود. بنابراین، هر چه احتمال تعامل آتی بین اهداءکننده و دریافتکننده بیشتر باشد، شدت تعارض منافع بیشتر و ریسک ناشی از آن شدیدتر خواهد بود.
> ارزش مادی هدیه: بدیهی است که میزان اثرگذاری یک خودنویس ۱۰۰ هزار تومانی با یک ساعت طلا، یکسان نیست. اگرچه هر دو،
هدیه محسوب میشوند، اما شدت تعارض منافع و ریسک بروز فساد در هر کدام، متفاوت است. بنابراین هر چه ارزش مادی هدیه، بیشتر باشد، شدت تعارض منافع و ریسک ناشی از آن بیشتر خواهد بود.