
شورای نگهبان بهعنوان یکی از ارکان اصلی نظام جمهوری اسلامی، وظیفۀحراست از قانون اساسی را از طریق تطبیق مصوبات مجلس شورای اسلامی با قانون اساسی و ارائۀ نظرات تفسیری، و همچنین حراست از شرع از طریق تطبیق مصوبات مجلس با موازین اسلام را بر عهده دارد؛ و از طرف دیگر در امر انتخابات بهعنوان نهاد ناظر، صلاحیت قانونی لازم را در این امر دارد؛ در حقیقت این نهاد بهعنوان حافظ اسلامیت نظام و پاسدار قانون اساسی تلقی میشود و از جمله نهادها و مراجعی است که میبایست بر این اساس اتخاذ مسیر کند از این طریق است که میتوان امیدوار بود حرکت با ثبات و منسجم نظام و به خصوص شورای نگهبان، برگرفته از یک اجتهاد و تفکر روزآمد و مستمر، با سرعت هرچه بیشتر و بهتر به سمت اهداف و برنامههای نظام اسلامی صورت بگیرد .
جایگاه نهاد شورای نگهبان
در رابطه با جایگاه شورای نگهبان باید گفت که این نهاد مطمئنترین دستگاهی است که حفظ سلامت نظام اسلامی را بر عهده دارد و نبض نظام اسلامی به شمار میآید.
«شورای نگهبان، عماد ملت و دین و مایه اطمینان و سکینه قلب مؤمنین است و در حقیقت نبض نظام اسلامی به شمار میرود. وقتی شورای نگهبان مثل همۀ دورههای گذشته آن، قوی و قاطع و دقیق باشد، موجب آرامش کسانی میشود که دلشان برای اسلام میتپد و آرزویشان تحقق اهداف اسلامی و شریعت حقه نبویه است. شورای نگهبان مطمئنترین دستگاه و ارگانی است که انقلاب به نظام کشور بخشیده است. ما برای اینکه بهطور کلی از سلامت نظام مطمئن باشیم، مهمترین و رساترین و فعالترین و مؤثرترین مجموعۀ ما همین شورای نگهبان است.»
این نهاد مقدس در مجموعۀ نهادهای قانونی کشور، حساسترین دستگاه قانونی کشور به حساب میآید که در اوج اقتدار قانونی و معنوی قرار دارد:
«این شورا [شورای نگهبان] در مجموعۀ سازمان قانونی کشور، حساسترین دستگاه قانونی است و به لحاظ شخصیت اعضاء آن، جایگاه مهم، والا و برگزیدهای در جامعه دارد. امروز هم بحمدالله شورای نگهبان در اوج اقتدار قانونی و معنوی است؛ و هم در قضیۀ قوانین، و هم در قضایای فرعی … مورد قبول مردم و مورد اعتماد و توجه دستگاهها و پشتیبان نظام است.»
شورای نگهبان مانع انحراف حرکت نظام
حساسیت این دستگاه قانونی از این جهت است که مانع پدید آمدن انحراف میگردد و هدایت صحیح جامعه و حفظ مسیر کلی قانونگذاری مشروع و قانونمند را بر عهده دارد:
«هدایت صحیح جامعه و حفظ مسیر کلی اجرا و قانونگذاری از انحراف، در اینجا به وسیلۀ جمعی انجام میگیرد و اساس هم در هر جامعهای همین است، چون جهتگیریهای ابتدایی در خیلی جاها خوب و صحیح است اما اشکال بر غالب جوامعی که منحرف شدهاند در استدامه و استمرار حرکت است که باید صحیح بماند. اگر ما در یک نظام، دستگاهی را فرض کنیم که به شکل قانونی مانع از پدید آمدن انحراف میشود، آن دستگاه را باید واقعاً دستگاه بسیار مهم و حساسی شمرد و شورای نگهبان این گونه است.»
شورای نگهبان، گلوگاه و مرکز حیاتی اداره و جهتگیری کشور
دلیل دیگر اهمیت شورای نگهبان این است که مرکزی حیاتی برای ادارۀ کشور محسوب میگردد که مانع انحراف نظام اسلامی از موازین دینی آن میگردد.
«شورای نگهبان گلوگاه … و نیز مرکزی حیاتی برای ادارۀ کشور و جهتگیریهای اساسی محسوب میشود. شورای نگهبان نقطۀ تضمین و تأمین برای نظام اسلامی است. … شورای نگهبان در مجموعۀ تشکیلات نظام جمهوری اسلامی، مثل بقیۀ دستگاهها نیست که بگوییم ارگانها و تشکیلات مختلفی هستند؛ بعضی مهمترند، بعضی کم اهمیتترند؛ این هم یکی از آنها؛ نه. شورای نگهبان مثل بعضی از پدیدههای یک نظام ـ مانند قانون اساسی ـ وضع ویژهای دارد. شورای نگهبان تشکیلاتی است که اگر خوب باشد و درست کار کند، این نظام دیگر خطر انحراف از دین نخواهد داشت. این چیز کمی نیست. این چیز قابل مقایسهای با چیزهای دیگر نیست. ببینید از مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی بر اثر انحراف از موازین دینی چقدر ضرر کردیم! دهها سال این کشور خسارت دید؛ بهخاطر اینکه از اصول دینی انحراف حاصل شد. با اینکه اساس مشروطیت بر پایۀ دین بنا شده بود؛ اما رعایت نشد و آن قضیه طراز اوّل مورد توجه قرار نگرفت. بعد هم با دین مخالفت شد و پدیدههای دینی آن نظام از بین رفت؛ اما غیردینیهایش تقویت گردید و آن چیزی شد که شما دیدید یک کشور و یک ملت چه خسارتی را در طول این چند ده سالِ دوران مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی متحمل شد. یکی از بزرگترین خسارتهایش حکومت خاندان پهلوی بود؛ تسلّط آن دیکتاتوری عجیب و حقیقتاً کمنظیر در تاریخ. شما این را بدانید که وقتی یک نظام، تضمین بقا بر روال دینی نداشته باشد، این چیزها در انتظارش است.»
جلوگیری از انحراف نظام اسلامی توسط شورای نگهبان از این جهت است که وظیفۀ صیانت از هویت اسلامی نظام از طریق انطباق قوانین با موازین اسلامی و قانون اساسی بر عهده این نهاد است: «صیانت از هویت اسلامی نظام و جلوگیری از استحالۀ تدریجی آن افتخار و شرف شورای نگهبان است و حفظ پیکرۀ و محتوای نظام اسلامی از طریق انطباق قوانین با اسلام و قانون اساسی وظیفۀ بزرگی است که شورای نگهبان، بهعنوان یک نهاد بسیار مهم و حقیقتاً اساسی نظام، در ۲۰ سال گذشته انجام داده است. این نهاد بر اساس قانون، موظف است از ورود ناخالصیها به ارکان نظام، جلوگیریکند و اگر شورای نگهبان این وظیفه را بر عهده نداشت، یقیناً نظام دچار مشکلات فراوان میشد.»
شورای نگهبان حافظ اسلام و قانون اساسی
در جای دیگری رهبر انقلاب در باب اهیمت این وظیفۀ شورای نگهبان در خصوص بررسی و انطباق قوانین با موازین اسلامی و قانون اساسی میفرمایند: «سهوها و نسیانها و خطاها در همه امور، متصور است و از همه کس قابل صدور است، آنها بحث دیگری است؛ اما پیکرۀ نظام، انطباقش با اسلام، انطباقش با موازین اسلامی و با قانون اساسی، مرهون حضور و دقت شورای نگهبان است و کار بسیار بزرگی است. اسلامیت نظام، مهمترین نهاد جمهوری اسلامی ایران است که قوام نظام به استمرار اسلامیت آن است، و شورای نگهبان تضمینکنندۀ این امرِ بسیار مهم به شمار میرود.»
اصول حاکم برعملکرد شورای نگهبان
وظایف و اصولی که شورای نگهبان باید در عملکرد خود بدان توجه داشته باشد عبارت است از: ۱- لزوم ارتقاء جایگاه شورای نگهبان. ۲- لزوم اطلاعرسانی به مردم و سایر مسئولین. ۳- ایجاد شوراهای مشورتی جهت ارتقای کیفیت انجام وظایف. و ۴- التزام به قانون، و عدم ملاحظۀ اشخاص.
لزوم ارتقاء جایگاه شورای نگهبان
شورای نگهبان باید در جهت ارتقاء جایگاه خود در خصوص انجام صحیح، به موقع و منظم وظایفش اهتمام داشته باشد و انجام وظایف و عملکردها دائر بر مدار اتحاد و انسجام قرار گیرد و در پایان از طریق شناساندن جایگاه و وظایف خطیر خود به افکار عمومی تلاش نماید.
«شورای نگهبان اکنون سرافراز، قوی و مجدانه مشغول فعالیت است که این روند باید با قوت هرچه بیشتر ادامه یابد. شورا [شورای نگهبان] در کار خود تأخیر نداشته باشد؛ بهوقت و بهموقع کارها را انجام دهد. باید کارها را مرتب و منظم کنند تا همه چیز قابل دفاع باشد. در خود شورا [شورای نگهبان] و در عملکرد شورا اتحاد و انسجام وجود داشته باشد. شورای نگهبان باید … [از طریق] شناساندن جایگاه و وظایف خطیر شورا به افکار عمومی، در جهت ارتقاء جایگاه این نهاد مهم تلاش نماید.»
لزوم اطلاعرسانی به مردم و سایر مسئولین
یکی دیگر از بایستههای ساختاری که شورای نگهبان باید بدان توجه داشته باشد تحول در نحوۀ اطلاعرسانی در خصوص فعالیتهای صورت گرفته است که به صورت یک ایجاد روال اطلاعرسانی منظم و مرتب درصدد شناساندن شورای نگهبان به مردم برآید. رهبر انقلاب در این رابطه میفرماید:
«خدمات و فعالیتهای شورای نگهبان با ارائه آمار کمی، قابل درک نیست و باید در زمینه اطلاعرسانی به مردم، تحولی در کار شورا پدید آید. مردم مطلع نیستند و عادت بر این جاری شده است که شورای نگهبان در اوقات انتخابات گاهی با مردم حرفی بزند ـ در انتخابات اخیر یک خرده بیشتر؛ دفعات پیش از همین هم خیلی کمتر ـ لازم است یک روال اطلاعرسانی منظم و مرتّبی باشد که مردم در جریان قرار بگیرند. دو وظیفه بر دوش همه است. یک وظیفه بر دوش مجموعۀ شورا [شورای نگهبان] است و آن پیراستن و آراستن و کامل کردن و به روز کردن و زبانها را کوتاه کردن از شورا و رواج بخشیدن به کار شورا در ذهنها و فضای افکار عمومی است تا شورا را بشناسند و بدانند که چقدر کارش مهم است؛ واقعاً این یک مقدار کارهای اثباتی میخواهد، یک مقدار هم تبلیغات و بیان میخواهد. در این زمینه سخنگو و دفتر شورای نگهبان و اطلاعیههای شما نقش دارد. به نظر من، این مسئولیت بزرگی بر گردن شورای نگهبان است؛»
ایجاد شوراهای مشورتی جهت ارتقای کیفیت انجام وظایف
یکی دیگر از بایستههای تحول در نهاد شورای نگهبان تحول در ساختار عملکرد این نهاد است بدین گونه که آنچه در اختیار فقها و حقوقدانان قرار میگیرد تا در رابطه با آن اظهار نظر نمایند مسبوق به بررسی و تحقیق و پژوهشی عمیق باشد.
«باید در ساختار عملکرد شورا تجدیدنظر کنیم، یعنی خودش ـ ساختار قانونی شورا ـ قابل تغییر نیست، اما عملکردها قابل نظم دادن است. فرض فرمایید مطالبی که در شورا میآید چه آنچه مربوط به فقها است، چه آنچه مربوط به حقوقدانهاست ـ اینها بهطور کامل و دقیق بررسی بشود و در اختیار آقایان قرار گیرد؛ این کاری است که در همه جای دنیا معمول است؛ یعنی شما این را مثل جلسه استفتاء فرض نکنید که استفتایی از یک جا شده، فقیه آن را به جلسه استفتای خودش میآورد و با مشاورانش بحث میکند و به نتیجهای میرسد و همانجا فتوا را مینویسند. این نیست؛ خیلی تفاوت دارد. اولاً ممکن است ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، حقوقی و غیره داشته باشد؛ ثانیاً این برای عمل یک فرد نیست، یک قانون و یک چیز کلی است، باید تمام جهات در آن رعایت شود. بنابراین به نظرم لازم است قبلاً یک بررسی و تحقیق و پژوهش عمیقی روی همۀ چیزهایی که وارد شورا میشود انجام بگیرد؛ این هم از طرقی ممکن است.»
در خصوص افزایش دقت و صحت اظهار نظرهایی که در شورای نگهبان ضمن بررسی ابعاد گوناگون مصوبات و قوانین صورت میگیرد لازم است مرکز پژوهشی قوی و کمیسیونهای تخصصی تشکیل شود تا با استفاده از نظرات کارشناسانه و دیدگاههای تخصصی فقها، علما و اساتید فعالیت شوراها عمق و دقت بیشتری پیدا کند.
«تشکیل یک مرکز پژوهشی قوی و استفاده از دیدگاههای تخصصی علما، فقها، استادان دانشگاهها و دیگر کارشناسان، دقتنظر شورا را در بررسی ابعاد گوناگون قوانین، افزایش خواهد داد، ضمن آنکه ایجاد کمیسیونهای تخصصی نیز میتواند روند فعالیتهای شورا را عمق بیشتری بخشد. شما متخصص شورای نگهبان داشته باشید؛ کسانی باشند که آنجا بنشینند، بحث کنند، جوانب قضیه را بسنجند، با افرادی مشورت کنند، بعد نظرشان را به صورت یک نظر تخصصی در اختیار شما بگذارند. او کارشناس شماست که برای شما نظر داده است. همین طور در زمینههای تخصصی دیگر، آن چیزهایی را که به اصول قانون اساسی یا به مسائل شرعی ارتباط دارد، از دید تخصصی این شخص استفاده کنید. بنابراین یک مرکز این جوری لازم است.»