
در آغازبهتر است اشاره گردد که برخورداری از حمایتهای قانونی برای وکلا یک حق است حقی که در اسناد بینالمللی و قانونی داخلی نیز مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. وجود یک نهاد مفید و قدرتمند ومستقل- تحت عنوان کمیسیون حمایت از وکلا – برای تقویت و حمایت از حقوق مادی و معنوی وکلا لازم و ضروری است.
تشکیل یک چنین نهادی میتواند با برنامهای منسجم در تنسیق امور متعدد وکلای عزیز در کشور موثر باشد.در شروع کار طبیعی است دریافت ایدهها و برنامهها و نظرات یکی از بهترین روشهای کارآمد است و دیگری انجام این امر مهم تنها از عهده یک کمیسیون یک کانون خارج است این نیازمند تعامل و روابط سالم و قوی و درست با مقامات و مدیران و دستگاههای مختلف در کشور است. در هر صورت حرکت کردن بهتر از سکوت کردن است وکلا باید برای دفاع از حریم و حقوق خود وکیل داشته باشند. شاید تنها وکیلی که نیاز به وکیل ندارد خداوند بزرگ باشد!!! وکلا اگرچه قهرمان سخن و نوشتن هستند لیکن اقتدار جایگاه آنان واقعا نیازمند حضور وکلای مجرب در هر کمیسیون است تا بتوانند در پشتیبانی و دفاع از وکلا مقتدرانه وارد عمل شوند. کمیسیون حمایت از وکلا چون نهادی برخواسته از میان خود وکلاست و میتواند مورد حمایت و همراهی هیئت مدیره کانونها در کشور و مرکز وکلا حمایت ریاست دستگاه قضا و دیگر مدیران و مقامات ارشد کشوری و لشکری باشد قطعا بتدریج نمود فعالیتهای آن در ابعاد مختلفی به نمایش در می آید اگر گامهای اولیه قوی و محکم باشد.
موضوع حمایت از وکلا از چند بعد قابل توجه است
وکلا بنابر حرفه و شغلی که دارند نیاز به چه نوع حمایتهاییاند در پاسخ میشود مختصر اشاره کرد که وکلا نیازمند به دو نوع از حمایتهای مادی و معنویاند و نکتهای که دیگر که باید خیلی مهمتر باشد این است که حمایت وکلا بر عهده چه اشخاصی است؟ آیا کانون وکلا یا مرکز متعهد و مسئول حمایت از وکلاست؟ آیا دستگاه قضائی متعهد و مکلف به حمایت از وکلاست؟ آیا نیروی انتظامی و…. متعهد و مکلف به حمایت از وکلاست؟و یا تمام ارکان نظام سیاسی و قانونگذاری و مدیریتی کشور در هر بخش اعم از کشوری و لشکری تعهد و تکلیف قانونی اداری دارند تا وکلا را مورد حمایت قراردهند؟یا شاید این اندازه تعهد و تکلیف برای هیچ یک از اشخاص وجود ندارد هیچ جای قانون یک چنین تعهد و حقی را برای طرفین ایجاد نکرده است در پاسخ به این نکته باید مختصرا اشاره داشت همه تکلیف دارند تا از وکلا حمایت بکنند و از سویی دیگر تعهد و مسئولیت حمایت از وکلا در برخی از قوانین پراکنده امده است که جای بررسی تامل و تشریح و تحلیل دارد. در هر صورت تشکیل یک نهادی مستقل یا حتی وابسته برای حمایت از حقوق مادی و معنوی وکلا ضرورت دارد.اهمیت این نهاد تنها بخاطر تهدیدها و ارتکاب اعمال مجرمانه خشونت بار استمراری علیه وکلا نیست.بلکه نوع شغل و حرفه این صنف به گونه ایست که خواستگاه تهدید است شبیه شغل قضا چرا که از ابعاد روان شناسی و جامعه شناسی بصورت طبیعی گاهاً برخی ازصاحبان این مشاغل مورد تهدید قرار میگیرند بخاطر این که در این شغل وکالت شما در هر صورت علیه شخصی دیگر در حال حمایت از موکل خود هستی و همین موضع حرفهای اقتضای هر گونه حمله و هجوم و خشونت و عصبانیت را باخود به همراه دارد.امنیت شغلی تنها در امنیت جسمانی وکلا محدود و منحصر نمیشود امنیت شغلی در ابعاد وسیعتری نمود دارد بعد مالی و اقتصادی یک بعد بسیار قابل توجهی است که نباید مورد غفلت قرار گیرد.وکیلی که در یک جامعه زندگی میکند که مطابق عرف و فرهنگی غلطش، پرداخت حق الوکاله یکی از غلیظترین حق نزد بسیاری تلقی میشود حتی تعهد به پرداخت ان را حتی با هر تضمین و قرار دادی باشد نمیشود رویش حساب باز کرد.دریافت حق الوکاله یکی از این حقوق مهم است که نیاز به حمایت و توجه دارد.دیگری حمایت بیمهای وکلا ی محترم است وکیلی که در طول سی سال یا کمتر و بیشتر در این لباس خدمت میکند باید وضعیت درمانی و بازنشستگی او روشن باشد باید صندوقی باشد که او را در مواقع بحرانی مورد حمایت قرار دهد باید از سویی دریافتیهای سالانه وکلا در هر جهت و منظوری که باشد شفافسازی گردد درامدها و هزینهها روشن و دقیق گزارش گردد این تعهد هیئتهای مدیره کانونها و مرکز وکلا در هر استان است. اگر چه اصل بر حسن نیت در اعمال و رفتار همه عزیزان و همکاران هیئت مدیره است لیکن برای این که یک برنامه و مدیریت درستی حاکم باشد بهتر است در این مسیر از حداقل در امدها برافزایش سرمایه و بکارگیری درست ان برای اهداف مورد نظر در جهت حمایت از وکلا گامهایی موثر برداشته شود که جزییات این روشهای معمول و مسبوق به سابقه بهتر است در تشریک مساعی با اشخاص صاحب تجربه و دانش باشد.بعد دیگر حمایت از وکلا در حمایت فرهنگی از حقوق معنوی است رعایت شان و منزلت وکلا در سطح عمومی در کشور نزد هر شخص عمومی خصوصی میتواند با کار درست فرهنگی معمول شود و این که چه نوع کارهایی فرهنگی و اجتماعی میتواند در تقویت مقام ومنزلت وکلا موثر باشد نیز خود نیاز مند با برنامه ریزی مفصل و پیگیری و اجرایی نمودن آنهاست که در طول مدت زمانی طولانی بصورت استمراری در جریان باشد تا نمود اثرات ان به چشم همگان نمایان شود. بعدی دیگر از حمایت وکلا عزیز بعد حمایت جسم و جان وکلا است که خیلی هم مورد توجه است این بحث امنیتی است آیا صرف تصویب قانون مفید است؟به نظر میرسد تنها کارهای نظری هیچ فایدهای ندارد
بلکه کارها ی دارای پشتوانه و قدرت به نتیجه میرسد یکی ازاین پشتوانهها ی مهم حمایت ریاست محترم قوه قضائیه است و دیگری تحت حمایت و تقویت و امنیت دستگاههای تقنینی مدیریت نظارتی و امنیتی و انتظامی بودن است وقتی حمایتهای همیشگی جدی از وکلا در انظار و عموم و در رسانهها ودادگاهها مشاهده گردد این رفتاراشکار و ظاهری مقتدرانه خود
بهترین روش در تقویت جایگاه امنیتی از این قشر است که البته برای
بررسی جزییات برنامهها ی حمایتی و و روشهای موثر میشود وارد ابعاد کارشناسانهای شد که خارج از این مقوله است. و این که کمیسیونی مستقل تحت نام و عنوان کمیسیون حمایت از وکلا تشکیل شود خود یک حرکتی درست و عاقلانه و مورد نیاز همه وکلای محترم است و دوم این که در این کمیسیون چه اشخاصی وارد شوند چه دیدگاههایی داشته باشند و میزان استقلال این نهاد تا چه اندازه باشد اقتدار این نهاد در اجرایی کردن برنامه هایش به نوع سیاستها و برنامههای اولیه این کمیسیون بر میگردد. و طبیعی است که درهر کار وبرنامهای برای آن که محصول و اثرات آن ملاحظه و مشاهده گرددوبه چشم بیاید نیازمند گذشت زمان-حداقل شش ماهه یا بیشتر- و بررسی ایدهها و روشهای قابل اجرابودن آنها و همراهی تمامی وکلای عزیز در سطح یک استان وکشور در حمایتهای همیشگی خود از این نهاد نو پاست.بعبارتی این نهاد وقتی موفق خواهد بود که خود وکلا نیز در مسیر تقویت و حمایت این نهاد حرکت بکنند وگامهایی درست و محکم بردارند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به شکست سیاست فشار حداکثریِ آمریکا، گفتند: آن احمق قبلی، فشار حداکثری را برای ضعیف کردن ایران طراحی و اجرا کرد تا ایران ضعیف را پای میز مذاکره بکشاند و خواستههای مستکبرانه خود را تحمیل کند اما هم خودش با آن فضاحت از قدرت کنار رفت و هم آمریکا را مفتضح کرد و جمهوری اسلامی با قدرت و عزت همچنان ایستاده است.
ایشان تأکید کردند: فشار حداکثری شکست خورده و اگر دولت جدید آمریکا بخواهد همان سیاست را ادامه دهد، آنها نیز با شکست مواجه خواهند شد و ایران روز به روز قویتر میشود.
رهبر انقلاب اسلامی سیاست اعلامی ایران درباره برجام و تعامل با طرفهای برجامی را تخطیناپذیر و مورد اتفاق همه خواندند و تأکید کردند: آمریکا باید همهی تحریمها را لغو کند، بعد ایران راستیآزمایی خواهد کرد و در صورت لغو واقعی تحریمها، بدون هیچ مشکلی به تعهدات برجامی خود بازخواهیم گشت.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: قول آمریکاییها معتبر نیست که بخواهند تحریمها را روی کاغذ بردارند بلکه باید در عمل تحریمها را بردارند و جمهوری اسلامی آن را راستیآزمایی کند.
ایشان با اشاره به اظهارات برخی مسئولان آمریکایی مبنی بر لزوم تغییر برجام به علت تغییر شرایط گفتند: بله، شرایط نسبت به سال ۹۴ تغییر کرده اما این تغییر به نفع ایران بوده نه آمریکا.
ایشان، ایرانِ امروز را بسیار قویتر و خود اتکاءتر از آن روز توصیف کردند و افزودند: در مقابل، آمریکا ضعیفتر شده زیرا دولتی بر سر کار آمد که با حرف و کار و کنار کشیدنش، آمریکا را مفتضح کرد و مشکلات اقتصادی نیز آن را فرا گرفته است. البته امروز هم سرنوشت رئیسجمهور آمریکا معلوم نیست چه خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: بنابراین در صورت تغییر، برجام باید به نفع ایران تغییر کند. حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: البته ما با ابتکار جوانان و شرکتهای دانشبنیان، تحریمها را بیاثر کردهایم و این راه را با قوت ادامه خواهیم داد.
ایشان با تأکید بر عجله نداشتن ایران در خصوص راهحل ارائه شده برای برجام، گفتند: برخی میگویند نباید فرصتسوزی کرد. این حرف درست است اما عجله هم نباید کرد.
ایشان با اشاره به اینکه در مواردی ضرر عجله بیشتر از فرصتسوزی است، گفتند: بعنوان نمونه، در قضیهی برجام عجله شد و در حالی که ما همهی تعهدات خود را انجام دادیم، طرفهای مقابل، تعهداتِ روی کاغذِ خود را انجام ندادند. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: صبر و حوصله ایران زیاد است و اگر آنها سیاست اعلامی ما را قبول کردند، کار درست میشود و اگر هم قبول نکردند شرایط به همین شکل ادامه خواهد یافت.
حضرت آیتالله خامنهای اظهارات برخی سیاسیون را مبنی بر اینکه در پیشقدم شدن برای عمل به تعهدات فرقی وجود ندارد، این موضوع را به علت سابقه بد آمریکاییها قابل قبول ندانستند و گفتند: بحث «اول من، اول تو» نیست بلکه ما به تعهد آنها اطمینانی نداریم زیرا در زمان اوباما به آنها اعتماد و به تعهدات خود عمل کردیم اما آنها در حالیکه روی کاغذ از برداشته شدن تحریمها سخن میگفتند، به تعهدات خود عمل نکردند و عواملشان هر شرکتی را که قصد کار کردن با ایران داشت، از سرمایهگذاری میترساندند.
ایشان سیاست آمریکا در برخورد با ایران و قضایای منطقه از جمله حمایت از رژیم صهیونیستی، حضور غاصبانه در سوریه، همراهی با دولت سعودی در حمله به مردم مظلوم یمن و قضیه فلسطین را اشتباه خواندند و گفتند: امت اسلامی هرگز قضیه فلسطین را فراموش نخواهد کرد و دل بستن به عادیسازی روابط رژیم اشغالگر با چند دولت حقیر، کاملاً بیارزش و اشتباه است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به چراغ سبز دولت دموکرات اوباما به دولت سعودی برای آغاز جنگ یمن و حمایت تجهیزاتی از بمباران مردم افزودند: آنها با گذشت شش سال نتوانستند مردم یمن را تسلیم کنند و امروز این سؤال از آمریکاییها وجود دارد که آیا از روز اول میدانستید دولت سعودی را در چه باتلاقی گرفتار میکنید که امروز، هم خارج شدن از جنگ برایش ضرر دارد هم ادامه دادن آن؟
ایشان قضیه یمن و درماندگی دولت سعودی را نمونهای از نتایج اعتماد به آمریکا از طرف متحدان آن دانستند و گفتند: آمریکاییها این منطقه و ملتها را نمیشناسند و دائماً اشتباه میکنند.