هفته نامه

شرحی بر سومنامبولیسم از دیدگاه حقوق دارا افتخاری ملکی پژوهشگر حقوق پزشکی جلال احدی پژوهشگر حقوق جزا

گفتار اول: تعریف خواب

بعضی‌ها خواب را تکرار یک حالت سلامتی می‌دانند و در تعریف آن گفته اند: خواب تکرار یک حالت سلامت است و حالت سختی و بی‌پاسخی است؛ مثلا، مغز به پاسخ‌های درونی و پنهانی خود که زیر بنای چیزی است که به آن ادراک جهان خارج می‌گوییم ادامه نمی‌دهد. بعضی دیگردر تعریف خواب آورده اند: خواب عبارت است از تعلیق فعالیت حیات ارتباط.

همچنین در تعریف دیگری از خواب گفته اند:خواب حالت یا وضعیتی است که خواسته یا ناخواسته بر بدن غالب می‌شود و فعل و انفعال ذهنی و قدرت تفکر و تصمیم گیری را برای یک مدت معین متوقف می‌نماید.

بنابراین می‌توان گفت که خواب، حالتی است که در آن شخص هوشیاری و خودآگاهی خود را از دست می‌دهد، البته ناهوشیاری کامل هم درست نیست، زیرا لا اقل در طول قسمتی از خواب، انسان هوشیار می‌باشد، البته نه به معنای کامل هوشیاری از جهان خارج، بلکه این هوشیاری از یک دنیای درونی یا یک عالم رویا می‌باشد.

بقراط اهمیت رویا و خواب را در تشخیص چگونگی شخصیت بیمار مورد بحث قرار داده و از خرافات و جن گیری انتقاد می‌کرد. افلاطون نیز راجع به رویا و خواب تحقیق نموده و عقیده داشت که در عالم خواب، آنجا که اشکالات و موانع در بین نیست،آرزوها صورت عمل و واقعیت به خود می‌گیرند.امروزه عقیده بر این است وقتی هوشیاری انسان از بین می‌رود، این امر به علت ساخت شبکه‌ای است که قادر نیست به اندازه کافی تکانه‌های عصبی فعال کننده به قشر مخ بفرستد.این ناتوانی ممکن است علت کاملا طبیعی داشته باشد، مانند خواب طبیعی که در حالت ناهوشیاری است و احتمال دارد بر اثر داروهای شیمیایی هوشبر باشد، مثل بی‌هوشی یا ممکن است بر اثر خواب مصنوعی نظیر هیپنوتیزم باشد.

 

گفتار دوم: حالات خواب

خواب از دو حالت فیزیولوژیک تشکیل یافته است که این دوحالت عبارت‌اند از:

الف)خواب حرکت غیر سریع چشم(NREM)

ب)خواب حرکت سریع چشم(REM)

در خواب (NREM) که از مراحل ۱ تا ۴ تشکیل یافته است، اکثر اعمال فیزیولوژیک در مقایسه با بیداری کاهش می‌یابد، حرکات دوره‌ای و غیر ارادی در بدن مشاهده می‌شود، حرکات سریع چشمی اگر هم وجود داشته باشد معدود است، نعوظ نیز به ندرت روی می‌دهد و جریان خون به بافت‌های بدن؛ از جمله، مغز نیز اندکی کاهش می‌یابد.

ولی خواب (REM) از نظر کیفی خواب متفاوتی است و با سطح بالای فعالیت فیزیولوژیکی مشابه آنچه در حالت بیداری وجود دارد مشخص می‌باشد. عمیق‌ترین قسمت‌های این حالت از خواب (مراحل ۳ و ۴) گاهی با خصوصیات غیرعادی حالت بیداری همراه هستند و در بعضی از افراد آشفتگی ضمن بیدار شدن از مراحل ۳ و ۴ خواب، مسائل خاصی به وجود می‌آورد که از جمله این مسائل، می‌توان به کابوس‌های مرحله ی ۴، شب ادراری، وحشت شبانه و خوابگردی اشاره کرد.

ضمنا لازم به ذکر است که عمل خواب در حالات مختلف آن به انحای گوناگون مورد آزمایش قرار گرفته است و اکثر پژوهشگران نتیجه گرفته‌اند که خواب، عمل اصلاحی و متعادل کننده دارد و برای تنظیم حرارت، ایجاد و ذخیره ی انرژی، اهمیتی حیاتی دارد.

 

گفتار سوم: اختلالات خواب

در دنیا افراد زیادی هستند که در طول روز خواب آلوده‌اند و طی شب خواب راحتی ندارند، در خواب راه می‌روند، حرف می‌زنند، دست و پا میزنند و حتی به دیگران آسیب می‌زنند، از خواب می‌پرند، خوابشان نمی‌برد، دچار احساس خفگی در خواب می‌شوند، حرکات غیر عادی و بیش از حد پاها، مانع از خواب آنها می‌شود، گرفتار حملات خواب در طی روز هستند یا بهداشت غلط خواب آنها را دچار مشکل کرده است.

به طور کلی چهار علامت عمده مشخص کننده ی اکثر اختلالات خواب هستند. این علایم که غالبا هم پوشانی دارند عبارت‌اند از:

۱-ایسومنیا(بی‌خوابی)

۲-هیپرسومنیا(‌پرخوابی)

۳-پاراسومنیا(نابه هنجاری خواب)

۴- آشفتگی برنامه خواب- بیداری

 

گفتار چهارم: بررسی مفهوم لغوی و اصطلاحی سومنامبولیسم(خواب گردی)

کلمه ی سومنامبولیسم(somnambulism) که در زبان انگلیسی یک اسم است و بیداری در خواب هم نامیده می‌شود.این کلمه در لغت به معنی خوابگردی، انتقال نومی،کارکردن در خواب، از جا برخواستن و راه رفتن در خواب (اعم از خواب طبیعی یا مغناطیسی) می‌باشد.این حالت در کودکان تا حدی طبیعی است اما در بزرگسالان نوعی بیماری محسوب می‌شود.

کلمه سومنامبولیست هم در لغت به معنی خوابگرد، کسی که در خواب راه می‌رود و یا کار می‌کند و خوابیده ی شب روان به کار رفته است و کلمه ی خواب که در معنای لغوی سومنامبولیسم اصلی‌ترین کلمه ی تشکیل دهنده ی معنای آن می‌باشد،اسمی است که پهلوی بوده و به معنی حالت آسایش توام با آرامش و از کار افتادن حواس ظاهری در انسان و حیوام می‌باشد. لازم به ذکر است که کلمه ی خواب، نقیض بیداری بوده و به آن (خواو) هم گفته شده است. معادل کلمه سومنامبولیسم در زبان انگلیسی کلمه ی (sleep walking) می‌باشد که آن را خوابیده گردی، خوابیده روی و انتقال نومی معنی نموده اند.

سومنامبولیسم در اصطلاح، حالت کسی است که در خواب تحرک دارد و به طور ناخودآگاه، هنگام خواب از بسترش بر می‌خیزد، راه می‌رود، می‌گردد، پشت میز کارش می‌نشیند، می‌نویسد، مطالعه می‌کند، می‌دود، حساب می‌کند و ممکن است کلیه ی اعمالی را که در مواقع عادی از یک فرد بیدار و به منصه ی ظهور می‌رسد، این شخص در عالم خواب انجام داده و پس از ارتکاب این اعمال به بسترش باز گردد و این در حالی است که اکثرا بعد از بیداری، از کارهایی که در عالم خواب انجام داده است چیزی به خاطر نداشته و اظهار بی‌اطلاعی می‌نماید.

گاهی سومنامبولیست‌ها حرکت و کارهایی را در این حالت انجام می‌دهند که حتی خود آنان در عالم بیداری قدرت انجام چنین کارهایی را ندارند مثلا از کنار پرتگاه، از لبه دیوارهای بلند،از حاشیه ی ارتفاعات خطرناک رد می‌شوند و یا می‌پرند بدون این که کمترین وحشت و استرس را داشته باشند و به کرات اتفاق افتاده است که یک مسئله ی مشکل ریاضی را هنگام بیداری نتوانسته‌اند حل نمایند ولی در خواب سومنامبولیستی آن را حل نموده اند.جالب اینجا است که اگر فرد خوابیده را بیدار نمایید این خواص از وی زایل می‌شودو یا موقعی که این افراد در حال بالا رفتن از ارتفاع هستند اگر از خواب بیدار نمایید از پله‌ها سقوط می‌کنند.

 

گفتار پنجم: بررسی از منظر حقوقی و رویه قضایی

نظام حقوقی فرانسه:

مقنن فرانسوی در ماده ۱-۲۲۱ قانون جدید جزای فرانسه آورده است:مسئولیت کیفری ندارد شخصی که در لحظه ارتکاب اعمال دچار یک اختلال روانی یا عصبی باشد که تشخیص وی را مختل کند یا کنترل بر اعمالش را با مشکل روبه رو سازد، قابل مجازات است. با این حال، مرجع قضایی زمانی که مجازات تعیین می‌کند، در نحوه اجرای مجازات، این وضعیت را در نظر می‌گیرد. درقانون جدید فرانسه به جای جنون از عبارت اختلال عصبی و روانی استفاده شده است که معنای وسیع‌تری دارد و شامل اختلالات روانی و عقلی انواع بیماری‌های ذهنی می‌شود. همچنین این ماده علاوه بر اختلالات زایل کننده، اختلالات کاهش دهنده قدرت تشخیص را نیز در نظر گرفته است که سبب تخفیف یا تغییر درمجازات و یا در نحوه اجرای آن می‌شود.

قوانین برخی از کشورها همانند فرانسه تحت تاثیر پیشرفت‌های علم پزشکی و روانپزشکی واژه جنون را برای نمایاندن همه ی اقسام ناهنجاری‌های روحی و روانی کافی ندیده و در کنار جنون و احیانا به جای جنون از تعبییر جامع‌تری از بیماری‌ها به نام بیماری‌های روانی و عصبی نام برده است و خوابگردی و صرع روانی را نیز در این مجموعه قرار داده است. در قانون مجازات اسلامی به تبعیت از منابع فقهی و شرعی واژه جنون را به کار برده است و این در حالی است که این واژه در عرف قانون گذاری بیشتر کشورهای دنیا متروک مانده است و حتی در قوانین بعضی کشورهای عربی به عنوان مثال در ماده ی ۸۳ قانون جزای لیبی نیز واژه ی بیماری‌های روانی و عیب عقل به کار رفته است.

 

نظام حقوقی انگلستان:

درحقوق جزای انگلستان اصل: خود فعل ایجاد جرم نمی‌کند، مگر این که با نیت مجرمانه انجام شود. عموما در مورد جرایم مصداق دارد. ولی شماری از مسائل در رابطه با مسئولیت جزایی، کاملا جدا از این ضرب الامثل حادث می‌گردد. وقتی جرمی به وقوع می‌پیوندد، ممکن است دلایلی وجود داشته باشد که مرتکب آن مسئول شناخته نشود. این دلایل در سیستم جزایی انگلستان به سه دسته تقسیم می‌شود:

الف)محدودیت‌های مربووط به صلاحیت

ب)عدم اهلیت

ج)دفاعیات عمومی.

محدودیت‌های مربوط به صلاحیت شامل مرور زمان و محدودیت‌های ارضی می‌باشد و عدم اهلیت شامل افراد معینی است که به علت تعلق به طبقه‌ای که مشمول قواعد یا امتیازات مخصوصی هستند، ممکن است فاقد مسئولیت جزایی باشند و در مورد دفاعیات عمومی بایستی ذکر شود که چند فقره از این گونه دفاعیات وجود دارد. ولی دفاعیات مزبور با هم تفاوت دارند. برخی ممکن است به محرومیت اراده به طور موقت منتهی شوند و برخی فقدان عنصر معنوی جرم را در بردارند. و بعضی دیگر ممکن است که از سایر عوامل ناشی شوند. در نظام حقوقی انگلستان، دفاع جنون، یک دفاع کامل محسوب می‌شود و یکی دیگر از دفاعیات عمومی که متهمین به آن استناد می‌کنند، دفاع مسلوب الاراده بودن می‌باشد که مثال بارز این دفاع، مورد سومنامبولیسم می‌باشد.یکی از محدودیت‌های مسئولیت جزایی در حقوق جزای انگلستان، دفاع عمومی مسلوب الاراده بودن می‌باشد.بدین شرح که اگر عمل مجرمانه‌ای به صورت غیرارادی انجام شود، مرتکب آن قابل مجازات نیست، به عنوان مثال، اگر کسی موقع راه رفتن در خواب، مرتکب جرم شود، به علت غیر ارادی بودن عمل ارتکابی‌اش مجازات نخواهد شد.البته مسلوب الاراده بودن، در موردی که حالت عدم هوشیاری، نتیجه ی فعل خود آدمی است، مصداق ندارد، مثلا، راننده‌ای که متهم به ارتکاب قتل غیر عمد به علت خواب رفتن در حین رانندگی می‌باشد نمی‌تواند به دفاع مسلوب الاراده بودن استناد کند. زیرا او می‌توانست زمان احساس خواب آلودگی زیاد در موقع رانندگی، اتوموبیل را متوقف سازد و در نتیجه به سبب خوابیدن در حین رانندگی، مرتکب قتل غیر عمدی نشود.

در واقع یکی از دفاعیات مشخصی که در حقوق کامن لاو وجود دارد و نسبت به اتهامات کیفری اعمال می‌شود، دفاع حرکت غیر ارادی می‌باشد و آن عملی انجام شده به وسیله ماهیچه‌های بدن بدون کنترل مغز است. و این امر ممکن است که عکس العمل یک عمل کاملا غیر ارادی باشد که به هنگام راه رفتن در خواب و یا هر حرکت غیر ارادی باشد که به هنگام راه رفتن در خواب و یا هر حرکت غیر ارادی دیگر انجام می‌شود، به شرط این که وضعیت فیزیکی و روحی شخص با بی‌مبالاتی خودش حاصل نشده باشد و به موجب این دفاع( حرکت غیر ارادی)، متهم انجام جرم را انکار نمی‌کند، بلکه ادعا می‌نماید که این مورد( غیر ارادی بودن عمل) دلیل عدم مجرمیت وی می‌باشد.این دفاع مبتنی است بریک قاعده کلی دایر بر اینکه، اگر عمل مشتکی عنه غیر ارادی باشد، جرم قابل مجازات نیست.

 

نظام حقوقی آمریکا:

در نظام حقوقی آمریکا نیز به مثابه حقوق کامن لاو، در مورد جرایمی که در حال خوابگردی و در هنگام خواب به وقوع می‌پیوندد، آرای متفاوتی صادر شده است. به طوری که برخی از خوابگرد‌ها مجرم شناخته شده‌اند و تعدادی از آنها آزاد گردیده اند. و در واقع تصمیم گیری در این مورد برای دادگاه‌ها سخت بوده و معضل بسیار بزرگی به شمار می‌آید.به حدی که یکی از نویسندگان دانشگاه کلرودا، مقاله‌ای به رشته تحریر در آورده است که عنوان آن ( خوابگردی، کابوسی برای دادگاه ها) می‌باشد.

با توجه به شباهت‌های زیادی که بین جنون و خوابگردی وجود دارد، طی سال‌های متمادی دادگاه‌های آمریکایی پذیرفته بودند که این گونه افراد به دلیل جنون، محکوم نیستند. ولی اخیرا این استدلال زیر سوال رفته و حکم دادگاه‌ها در شرایط متفاوت ثابت نمی‌باشد به نحوی که بعضی از این افراد، متهم شناخته شده و برخی دیگر هم کاملا تبرئه شده اند.

لوزانس مارتین در مقاله‌ای تحت عنوان آیا خواب گردی می‌تواند عامل دفاعی یک قاتل محسوب شود؟ آورده است که: به پشتیبانی از شخص متهم به قتل در نهایت بیست عامل وجود داردکه یکی از آنها این است که (من در حالت خوابگردی بودم. خانم‌ها وآقایان هیئت ژوری، به هر حال در حین ارتکاب قتل من خودم نبودم و مستحق تبرئه می‌باشم و براساس بیشترین اصول و قواعد حقوقی این موضوع بدین نحو مطرح می‌شود که مدافع(مدعی علیه) در حین ارتکاب قتل در حالت نرمال ذهنی نبوده است. زیرا؛ خوابگردی نوعی از پاراسومنیای پیشرفته و آشکار توسط حرکات غیر ارادی می‌باشد در مورد عملکردهای زیان آور خطرناکی که در این خالت از جانب شخص صورت می‌گیرد نمی‌توان مرتکب شونده را مقصر دانست.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *